جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: کیف . [ ک َ / ک ِ ] (از ع ، اِ) نشئه و بیهوشی ، وچیزی که نشئه و بیهوشی آرد، مجاز است . (غیاث ) (آنندراج ). نشئه و مستی . (ناظم الاطباء). در تداول فارسی زبانان ، حالت حاصله ٔ از شراب یا الکل یا مخدرات چون تریاک و بنگ و مانند آن . سکرگونه ای که از تریاک و بنگ و حشیش پیدا آید. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). - کیف کسی کوک بودن ؛ (در تداول عامه ) به قدر کافی مسکر یا مخدر صرف کرده بودن . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || لذت . (فرهنگ فارسی معین ). لذت که از غذایی خوشمزه یا تفرجی و مانند آن حاصل شود، و با کردن و بردن صرف شود. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || عیش و عشرت ومسرت و خوش حالتی . (ناظم الاطباء). خوشی . مسرت . (فرهنگ فارسی معین ). - سر کیف بودن ؛ خوشحال و شادان بودن . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). - کیفت کوک است ؟ دماغت چاق است ؟ ؛ عباراتی است که به هنگام احوالپرسی گویند. معادل «خوبی ؟، خوشی ؟، اوضاع بر وفق مراد هست ؟» وجز اینها. - کیفش کوک است ؛ (در تداول عامه ) خوشحال و شنگول است . (فرهنگ فارسی معین ). - کیف کسی کوک بودن ؛ (در تداول عامه ) تمول یا عایدی بسیار داشته بودن . مالدار بودن . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || چگونگی احوال . (ناظم الاطباء). - کیف شما چون است ؟ ؛ یعنی حالت شما چگونه است ؟ (ناظم الاطباء). || معجونی مرکب از افیون (تریاک ) و بعضی اجزاء دیگر که پاره ای مادران نادان همه شب به شیرخواره می دادند تا به شب بیدار نشود و مادر آسوده بخوابد. منومی که شب به طفل شیرخوار می دادند چون شربت کوکنار یا حبی معجون از افیون وبعضی ادویه ٔ دیگر. حبی مرکب از افیون و بعضی ملینات که مادران همه شب به شیرخوارگان می دادند تا خسبند وکمتر گریه کنند. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). 1- تلذذ، خوشي، سرمستي، شنگولي، عيش، لذت، مستي، نشئه
2- داروي نشئه زا، مخدر
3- چوني، كيفيت خماري، كم bag, briefcase, valise, titillation, revel, intoxication, jollity, kef, pleasure حقيبة، كيس، شنطة، حافظة نقود، شىء كالكيس، جيب فى جسم الحيوان، ضرع البقرة، ثوب فضفاض، بنطلون، انتفخ، تدلى، وضع فى كيس، صاد، قتل çanta sac tasche bolsa borsa کیسه، ساک، خورجین، چنته، جوال، سامسونت، کیف اسناد، جامه دان، چمدان، کیسه چرمی، غلغلک، غلغلک اوری، هیجان، مستی، خوشی، عیاشی، عیش، زیور، خوش وقتی، حشیش، بنگ، انبساط، شهوترانی
حقيبة|كيس , شنطة , حافظة نقود , شىء كالكيس , جيب فى جسم الحيوان , ضرع البقرة , ثوب فضفاض , بنطلون , انتفخ , تدلى , وضع فى كيس , صاد , قتل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
برای نوشتن و استفاده از کلمه "کیف" در زبان فارسی، نکات زیر را در نظر داشته باشید:
۱. نقش کلمه: "کیف" به عنوان اسم، میتواند به معنای محفظهای برای حمل وسایل مختلف استفاده شود. این کلمه معمولاً در جمله به عنوان مفعول یا فاعل به کار میرود.
۲. جمعسازی: جمع "کیف" به صورت "کیفها" (با افزودن "-ها") است.
۳. صفت: میتوان از صفات مختلف برای توصیف کیف استفاده کرد، مانند "کیف بزرگ"، "کیف چرمی" و "کیف رنگی".
۴. حروف اضافه: هنگام استفاده از کیف در جملات، میتوان از حروف اضافه مانند "در کیف" یا "با کیف" استفاده کرد.
۵. نقل قول و نگارش: در نگارش رسمی یا غیررسمی، توجه به املای صحیح و استفاده از نشانههای نگارشی مانند ویرگول و نقطهگذاری مناسب ضروری است.
۶. فعلهای مرتبط: افعالی مانند "برداشتن کیف"، "گذاشتن در کیف" یا "خالی کردن کیف" معمولاً در جملات استفاده میشوند.
با رعایت این نکات میتوانید به درستی و به صورت مؤثر از کلمه "کیف" در متنهای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
من کیف جدیدی خریدم که بسیار زیبا و جادار است.
در کیفم چند کتاب و لوازم التحریر دارم که برای مدرسه نیاز دارم.
کیف مادرم همیشه پر از وسایل ضروری است که به کمکمان میآید.