جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: کیف . [ ک َ / ک ِ ] (از ع ، اِ) چگونه . (غیاث ) (آنندراج ) (فرهنگ فارسی معین ). || (اصطلاح منطق ) عرضی که قبول قسمت بالذات نکند، چنانکه سواد و بیاض . (غیاث ) (آنندراج ). عرضی است که لذاته اقتضای قسمت و لاقسمت نکند، و تصوراو بر تصور غیرموقوف نباشد همچو الوان و غیر آن . (نفایس الفنون ). یکی از مقولات نه گانه ٔ عرض ، و آن هیأتی است قارّ که تصور آن موجب تصور چیزی دیگر خارج از ذات آن و حامل آن نباشد و مقتضی قسمت و نسبت هم نباشد و به عبارت دیگر کیف عبارت از عرضی است که تصور آن متوقف بر تصور غیر خودش نباشد و مقتضی قسمت و لاقسمت در محل خود به نحو اقتضاء اولی نباشد. (فرهنگ علوم عقلی تألیف سیدجعفر سجادی ) چونی . یکی از مقولات عشر ارسطو. مقابل کَم ّ. هر چیزی که واقع شود تحت جواب کیف یعنی هیأت اشیاء و احوال آنها و مزه ها و بوها و ملموسات مثل سرما و گرما وخشکی و تری و اخلاق و عوارض نفس مثل ترس و شرم و مانند آن . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : هیولای اول بیان کن که چیست سوءالم زکم و ز کیف و چراست . ناصرخسرو. ز ما و کیف بگوی و به رسم برهان گوی گر آمده ست برون این سخنْت از استار. ناصرخسرو. رجوع به کیفیت شود. || (اصطلاح منطق ) حالت ایجاب و سلب در قضایا، بنابر قول منطقیان در دو قضیه ٔ متناقضه اختلاف کیف شرط است ، و در اینجا مراد از کیف سلب و ایجاب است . (ازیادداشت به خط مرحوم دهخدا). 1- تلذذ، خوشي، سرمستي، شنگولي، عيش، لذت، مستي، نشئه
2- داروي نشئه زا، مخدر
3- چوني، كيفيت خماري، كم bag, briefcase, valise, titillation, revel, intoxication, jollity, kef, pleasure حقيبة، كيس، شنطة، حافظة نقود، شىء كالكيس، جيب فى جسم الحيوان، ضرع البقرة، ثوب فضفاض، بنطلون، انتفخ، تدلى، وضع فى كيس، صاد، قتل çanta sac tasche bolsa borsa کیسه، ساک، خورجین، چنته، جوال، سامسونت، کیف اسناد، جامه دان، چمدان، کیسه چرمی، غلغلک، غلغلک اوری، هیجان، مستی، خوشی، عیاشی، عیش، زیور، خوش وقتی، حشیش، بنگ، انبساط، شهوترانی
حقيبة|كيس , شنطة , حافظة نقود , شىء كالكيس , جيب فى جسم الحيوان , ضرع البقرة , ثوب فضفاض , بنطلون , انتفخ , تدلى , وضع فى كيس , صاد , قتل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
برای نوشتن و استفاده از کلمه "کیف" در زبان فارسی، نکات زیر را در نظر داشته باشید:
۱. نقش کلمه: "کیف" به عنوان اسم، میتواند به معنای محفظهای برای حمل وسایل مختلف استفاده شود. این کلمه معمولاً در جمله به عنوان مفعول یا فاعل به کار میرود.
۲. جمعسازی: جمع "کیف" به صورت "کیفها" (با افزودن "-ها") است.
۳. صفت: میتوان از صفات مختلف برای توصیف کیف استفاده کرد، مانند "کیف بزرگ"، "کیف چرمی" و "کیف رنگی".
۴. حروف اضافه: هنگام استفاده از کیف در جملات، میتوان از حروف اضافه مانند "در کیف" یا "با کیف" استفاده کرد.
۵. نقل قول و نگارش: در نگارش رسمی یا غیررسمی، توجه به املای صحیح و استفاده از نشانههای نگارشی مانند ویرگول و نقطهگذاری مناسب ضروری است.
۶. فعلهای مرتبط: افعالی مانند "برداشتن کیف"، "گذاشتن در کیف" یا "خالی کردن کیف" معمولاً در جملات استفاده میشوند.
با رعایت این نکات میتوانید به درستی و به صورت مؤثر از کلمه "کیف" در متنهای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
من کیف جدیدی خریدم که بسیار زیبا و جادار است.
در کیفم چند کتاب و لوازم التحریر دارم که برای مدرسه نیاز دارم.
کیف مادرم همیشه پر از وسایل ضروری است که به کمکمان میآید.