جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: گله . [ گ ِ ل َ / ل ِ ] (اِ) دانه ٔ انگور که از خوشه جدا افتاده باشد. (برهان ) (فرهنگ رشیدی ) (جهانگیری ) (آنندراج ) (الفاظ الادویه ). دانه های میوه ای که آب دارد و دارای پوستی تنک باشد و چون دانه ٔ انگور و دانه ٔ تاجریزی و دانه ٔ انار و دانه ٔ زغال اخته و زرشک و ترنجبین و مانند آن . (مؤلف ). || راهی که در میان دو کوه واقع شده باشد. (برهان ) (فرهنگ رشیدی ). درغاله نیز گویند. (فرهنگ رشیدی ) (جهانگیری ) (آنندراج ). درغاله اصل در آن دره و غاله یعنی غار و دره بوده است . (آنندراج ). احشام، رمه، غنم، فسيله flock, herd, grumble, gripe, discontent, drove, groan, covey, quarrel قطيع، سرب، مجموعة كبيرة، نفاية صوف، كتلة صوف، إندفع أفواجا، احتشد، تجمع، حشا بنفاية sürü troupeau herde rebaño gregge جمعیت، دسته پرندگان، گروه، لندلند، ناله، شکایت، گیر، چنگ، تسلط، درد سخت، نارضایتی، ناخشنودی، محل عبور احشام، ازدحام، دسته، یک دسته کبک، نزاع، دعوا، اختلاف، ستیزه، مجادله