جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

majnun
insane  |

مجنون

معنی: مجنون . [ م َ ] (اِخ ) پسر کمال الدین محمود رفیقی از شاعران خوشنویس معاصر سلطان حسین بایقرابود. وی به مجنون چپ نویس شهرت داشت و خطی اختراع کرده و آن را توأمان نام نهاده بود. از قصاید اوست :
فیروزه ٔ سپهر در انگشترین تست
روی زمین تمام به زیر نگین تست
و رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 362 و تحفه ٔ سامی ص 74 و 75 و ترجمه ٔ مجالس النفایس چ حکمت ص 74 شود.
... ادامه
473 | 0
مترادف: 1- بي خرد، بي عقل، جن زده، جنون زده، خردباخته، ديوانه، مخبط، مصروع 2- دلباخته، شوريده، شيدا، شيفته
متضاد: عاقل، فرزانه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [عربی، جمع: مجانین]
مختصات: (مَ) [ ع . ] (اِمف .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: majnun
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 149
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
insane | demented , lunatic , loco , crazy , maniac , mad , nuts , amok , majnoon
ترکی
inanılmaz
فرانسوی
fou
آلمانی
verrückt
اسپانیایی
loco
ایتالیایی
pazzo
عربی
مجنون | مختل العقل , جنوني , مخبول , مخبل , معتوه , ممسوس
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "مجنون" در زبان فارسی می‌تواند به معانی مختلفی به کار برود و بسته به سیاق آن، قواعد نگارشی خاصی دارد. در اینجا به برخی از قواعد مربوط به این کلمه اشاره می‌کنیم:

  1. نحوه نگارش: "مجنون" به طور کلی به صورت کاملاً درست و بدون هیچ گونه تصحیحی نوشته می‌شود. این کلمه در زبان فارسی به معنای دیوانه یا عاشق شهرستانی (خصوصاً در ادبیات) به کار می‌رود.

  2. بکارگیری در جملات:

    • وقتی "مجنون" به عنوان صفت استفاده می‌شود، باید دقت کنید که با اسم معین همخوانی داشته باشد. مثلاً: "او یک مجنون است" یا "مجنون لیلی".
    • در متون ادبی و شاعرانه، ممکن است به صورت مجازی و استعاری نیز به کار رود.
  3. علامت‌گذاری: اگر "مجنون" در یک جمله‌ای با عبارات توصیفی استفاده شود، معمولاً نیازی به ویرگول نیست، مگر آن که جمله پیچیده باشد. مثلاً: "او، مجنون عاشق، در خیابان‌های شهر می‌چرخید."

  4. نحوه تلفظ: با توجه به لهجه‌های مختلف ممکن است تلفظ آن متفاوت باشد، ولی در بیشتر مناطق "مجنون" به صورت "مَجْنون" یا "مَجْنون" تلفظ می‌شود.

  5. فارسی‌نویسی: در نوشتار رسمی و ادبی، این کلمه باید به شکل صحیح و با حفظ قواعد نگارشی نوشته شود. از به کار بردن اختصارات یا شکل‌های غیررسمی خودداری کنید.

اگر سوال خاصی در مورد کاربرد یا معنی خاص این کلمه دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او به خاطر عشقش به یک دختر، مانند مجنون در کوچه‌ها می‌گشت و به جستجوی او می‌پرداخت.
  2. داستان لیلی و مجنون همیشه یکی از عاشقانه‌ترین قصه‌های ادبیات فارسی بوده است.
  3. برخی مردم او را مجنون می‌نامیدند، اما او از این لقب هیچ ناراحتی نداشت؛ زیرا عشقش را خالصانه و بدون قید و شرط زندگی می‌کرد.

واژگان مرتبط: دیوانه، احمقانه، بی عقل، شوریده، شکاف دار، دیوانه وار، عصبانی، از جا در رفته، خل، شیفته، ماه زده، ادم دیوانه

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری