جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

moqaddam
prior  |

مقدم

معنی: مقدم . [ م ُ ق َدْ دِ ] (ع ص ) فراپیش دارنده . (مهذب الاسماء). پیش کننده . (غیاث ) (آنندراج ). پیش کننده و در پیش جای گیرنده . (ناظم الاطباء).
363 | 0
مترادف: 1- گام، قدم، پا 2- جاي پا، قدمگاه 3- وقت آمدن 4- زمان آمدن
متضاد: موخر
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [عربی]
مختصات: (مُ قَ دَّ) [ ع . ] (اِمف .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: maqdam
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 184
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
prior | first , antecedent , leading , preferred , precedent , previous , headmost , pre-eminent , arrival , emergence , incipience , nascence , moghaddam
ترکی
öncü
فرانسوی
précurseur
آلمانی
vorläufer
اسپانیایی
precursor
ایتالیایی
precursore
عربی
قبل | مسبق , سابق , رئاسة الديرة , له الحق في , رئيس الديرة , مدة رئاسة الديرة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "مقدم" در زبان فارسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد و می‌تواند به عنوان اسم، صفت و یا قید استفاده شود. در ادامه برخی از نکات و قواعد نگارشی مرتبط با این کلمه آورده شده است:

  1. معنی کلمه:

    • "مقدم" به معنای پیشتاز، پیشگام یا اولین است.
    • در حوزه‌های مختلف، به عنوان مثال در جغرافیا به معنای مناطقی که در صف اول قرار دارند، استفاده می‌شود.
  2. نحوه‌ی نوشتار:

    • کلمه "مقدم" باید به صورت درست و بدون خطا نوشته شود. توجه به املای صحیح از اهمیت بالایی برخوردار است.
  3. نحوه‌ی تلفظ:

    • تلفظ صحیح "مقدم" باید به گونه‌ای باشد که حروف آن به‌درستی ادا شوند.
  4. استفاده در جملات:

    • می‌تواند به عنوان صفت (مثلاً: کتاب مقدم) یا به صورت قید (مثلاً: مقدم بر سایر موارد) بکار برود.
  5. قید بودن:

    • در جملات، "مقدم" می‌تواند به عنوان قید زمان یا مکان به کار برود، مثلاً: "مقدم بر همه چیز به معنای اولویت دارد".
  6. تطابق با قوانین دستوری:

    • همانند سایر کلمات فارسی، "مقدم" نیز تابع قوانین تطابق در جنسیت و شمار است. به عنوان مثال: "کتاب‌های مقدم" و همچنین "مقدمه‌ها".
  7. استفاده در متون رسمی و ادبی:
    • "مقدم" ممکن است در متون رسمی و ادبی برای نشان دادن اهمیت در موضوع یا زمینه‌ای خاص استفاده شود.

با رعایت این نکات و قواعد، می‌توان از کلمه "مقدم" به درستی و به شیوه‌ای مؤثر در نوشتار و گفتار استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در مراسم عروسی، خانواده عروس به عنوان مقدم مهمانان را خوش‌آمد گفتند.
  2. استاد دانشگاه در مقدمه‌ی کتاب خود، به اهمیت تحقیق و پژوهش در علم اشاره کرد.
  3. برای برگزاری یک کنفرانس موفق، باید مقدمات لازم را از چند هفته قبل فراهم کرد.

واژگان مرتبط: قبلی، پیشین، از پیش، اسبق، اولی، نخست، یکم، مقدماتی، سابق، برجسته، عمده، پیشتاز، مرجح، مسبوق به سابقه، ماقبل، جلوتر، سابقی، اسبقی، جلویی، اولین، جلوترین، برتر، سرامد، افضل، ورود، دخول، خروج، اورژانس، سر، وضع مقدماتی ابتدایی، حالت نخستین، مقدمه، دیباچه، تازه پیدا شدگی، نوظهوری و آغازی، تولد

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری