جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

suppress  |

موقوف کردن

معنی: موقوف کردن . [ م َ / مُو ک َ دَ ] (مص مرکب ) ترک کردن و برطرف کردن . (ناظم الاطباء). || ایستانیدن . واایستانیدن . به ایستادن داشتن . متوقف ساختن . (از یادداشت مؤلف ). || بازایستانیدن . بازداشتن . بازداشت کردن . توقیف کردن . تحت نظر گرفتن وزندانی ساختن . محبوس کردن . (از یادداشت مؤلف ) : سرای بوسهل فروگرفتند و از آن قوم و پیوستگان او که جمله به بلخ بودند موقوف کردند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 330). پسرش را با پسر قاید به دیوان آوردندو موقوف کردند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 324). برادر ما را به قلعت کوهتیز موقوف کردند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 76). او را به نشابور موقوف کردند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 400). || ضبط کردن ، چنانکه مال ودارایی را. مصادره کردن . تصرف کردن املاک و اموال کسی را. (از یادداشت مؤلف ) : کسان رفتند و سرایش فروکوفتند و همه ٔ نعمتهایش بستدند و موقوف کردند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 317). || بسته و متعلق کردن به . وابسته و مشروط ساختن به : امتحان ما را به بازگشت فلان از سفر موقوف کرده است . (از یادداشت لغت نامه ). || در تداول مردم قزوین ، بازایستادن از گریه و زاری . ترک زاریدن و گریستن کردن .
... ادامه
726 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 506
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
suppress | abolish , finish , put an end , stop , suspend , endowment
عربی
قمع | كبح , كبت , سحق , حظر , كتم , أخفى , أخفى شهادة , أزال , حرم , أخمد , وضع حدا , زود بإلة مزيلة للتشويش

واژگان مرتبط: سرکوب کردن، فرو نشاندن، منکوب کردن، موقوف کردن، پایمال کردن، توقیف کردن، منسوخ کردن، از میان بردن، بر انداختن، خاتمه دادن، پایان یافتن، تمام کردن، منتهی شدن به، منجر شدن، متوقف ساختن، ایستادن، توقف کردن، پر کردن، خوابیدن، معلق کردن، اویزان شدن یا کردن، اندروا بودن، موقتا بیکار کردن، معوق گذاردن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری