جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

nāmard
coward  |

نامرد

معنی: نامرد. [ م َ ] (ص مرکب ) بی مروت . (آنندراج ) (فرهنگ نظام ). || ناکس . بی غیرت . (ناظم الاطباء). بی حمیت . بی عار و ننگ . بی تعصب . بی رگ . بی درد. بی عار. که مردانگی وشجاعت و دلیری ندارد. دشنام گونه ای است :
دمان طوس نامرد ناهوشیار
چرا برد لشکر به سوی حصار.
فردوسی .
فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان
آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست .
ناصرخسرو.
به نزد چون تو ناجنسی چه دانائی چه نادانی
بدست چون تونامردی چه نرم آهن چه روهینا.
سنائی .
و این مشتی بازاری غوغائی خارجی طبع ناصبی ... نامرد را چه محمل باشد.(کتاب النقض ص 415).
بر چنین قلعه مرد یابد بار
نیست نامرد را در این دز کار.
نظامی .
اگر غیرت بری بادرد باشی
وگر بی غیرتی نامرد باشی .
نظامی .
هرکه بی باکی کند در راه دوست
رهزن مردان شد و نامرد اوست .
مولوی .
تا بدین دام و رسن های هوا
مرد تو گردد ز نامردان جدا.
مولوی .
عهد کردیم که جان در سر کار تو کنیم
گر من این عهد به پایان نبرم نامردم .
سعدی .
دنیا که در او مرد خدا گل نسرشته ست
نامرد که مائیم چرا دل بسرشتیم .
سعدی .
نامردم اگر زنم سر از مهر تو باز
خواهی بکشم به هجر و خواهی بنواز.
سعدی .
|| بزدل . (آنندراج ). ترسو. (فرهنگ نظام ). ترسو. جبان . (از ناظم الاطباء). بددل . ترسنده . بی ثبات و بی استقامت :
مرد جانان نه ای مکن دعوی
زآنکه نامرد مرد جانان نیست .
عطار.
گر کار جهان به زور بودی و نبرد
مرد از سر نامرد برآوردی گرد.
پوریای ولی .
|| حریص . آزمند. (از ناظم الاطباء) : نامردان پای آبله کردند و مردان تن آبله کردند. (کیمیای سعادت ). || آنکه بر زنان قادر نباشد. (آنندراج ). عِنّین . (منتهی الارب ). مردی که قادر بر جماع نباشد. (فرهنگ نظام ). کسی که با زن نزدیکی نتواند. (ناظم الاطباء). که مردی ندارد. که فاقد رجولیت است . که بر انجام دادن وظایف زناشوئی توانا نیست :
خاطرم بکر و دهر نامرد است
نزد نامرد بکر بی خطر است .
خاقانی .
با دانش من نساخت دهر آری
دانش بکر است و دهر نامرد است .
خاقانی .
|| آنکه مرد نیست :
نه هر کو زن بود نامرد باشد
زن آن مرد است کو بیدرد باشد.
نظامی .
... ادامه
1951 | 0
مترادف: 1- بي حميت، ديوث، زن بمزد، قرمساق 2- بي حميت، بي غيرت، بي مروت 3- عنين، ناتوان 4- امرد 5- ترسو، جبون
متضاد: مرد
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت) [مجاز]
مختصات: (مَ) (ص .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: nAmard
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 295
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
coward | unashamed , base-spirited , chicken-hearted , milk-livered , sneak , dastard , called
ترکی
korkakça
فرانسوی
lâche
آلمانی
feige
اسپانیایی
cobardemente
ایتالیایی
vigliaccamente
عربی
جبان | خائف
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "نامرد" در زبان فارسی به معنی فردی است که از لحاظ اخلاقی یا رفتاری ناپسند و بی‌وفا به شمار می‌رود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. نوشتار درست: "نامرد" باید با حروف منفصل و بدون غلط املایی نوشته شود.

  2. نقطه‌گذاری: در جملات، این کلمه باید به درستی در متن قرار گیرد و از نظر گرامری با سایر اجزای جمله هماهنگ باشد. مثلاً: "او نامرد بود که به دوستش خیانت کرد."

  3. استفاده از صفات: می‌توانید از این کلمه به عنوان صفت استفاده کنید. مثلاً: "این رفتار نامردانه است."

  4. سیاق و محتوای جمله: در جملاتی که این کلمه به کار می‌رود، اغلب ما با مفاهیم منفی و عاطفی روبرو هستیم. لذا باید در انتخاب جملات دقت کنید که معنا به درستی منتقل شود.

  5. تفاوت‌های ناحیه‌ای و فرهنگی: در برخی مناطق و فرهنگ‌ها، ممکن است معانی یا بار معانی متفاوتی برای این کلمه وجود داشته باشد.

  6. اجتناب از تکرار: در نوشتار، استفاده مکرر از این کلمه ممکن است به متن آسیب برساند. بهتر است از مترادف‌ها یا عبارات جایگزین استفاده کنید.

به طور کلی، استفاده از کلمه "نامرد" باید با توجه به بستر و محتوای متن انجام شود تا به بهترین شکل مفهوم مورد نظر را منتقل کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او در موقعیت‌های حساس همیشه نامردی کرد و به دوستانش پشت کرد.
  2. رفتار نامردانه‌اش باعث شد تا همه از او فاصله بگیرند و اعتمادشان را به او از دست بدهند.
  3. هیچ‌کس انتظار نداشت که او در آن لحظه چنین نامردانه عمل کند و به رقبایش کمک کند.

واژگان مرتبط: ضعیف النفس، خردل، ناکس، عاری از شرم، خسیس، بزدل، کمرو، ادم ترسو، شخص جبون، حرکت پنهانی

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری