جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

nazār
meager  |

نزار

معنی: نزار. [ ن ِ ] (اِخ ) ابن معدبن عدنان . نام جد اعلای قبایل شمالی جزیرةالعرب است ، و اعراب شمالی به خصوص بنی قحطان و یمنی ها بدین نسبت بر اعراب جنوب تفاخر می کنند.
497 | 0
مترادف: بيجان، ضعيف، فگار، كم زور، لاغر، مردني، منهوك، ناتوان، نحيف
متضاد: قوي
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [پهلوی: nizār]
مختصات: (نِ) [ په . ] (ص .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: nazAr
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 258
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
meager | thin , cachectic , heartsick , lean , peaked , meagre , nice
ترکی
yapma
فرانسوی
ne le faites pas
آلمانی
nicht
اسپانیایی
no
ایتالیایی
non
عربی
ضئيل | هزيل , غث , نحيل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "نزار" در زبان فارسی به معنای رنجور، بیمار، یا ضعیف است. این کلمه می‌تواند در جملات به‌راحتی مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه به برخی از اصول نگارشی و کاربردی مربوط به این کلمه اشاره می‌شود:

  1. نقطه‌گذاری: اگر "نزار" در پایان جمله بیاید، لازم است که پس از آن نقطه گذاشته شود. همچنین اگر در میان جمله باشد، بسته به ساختار جمله، ممکن است از ویرگول برای جداسازی آن استفاده شود.

    مثال: او به قدری نزار بود که نمی‌توانست به‌راحتی راه برود.

  2. تطابق با صفات: در جملات توصیفی، وقتی "نزار" به عنوان صفت به کار می‌رود، باید با اسم مورد نظر هماهنگ باشد.

    مثال: کودک نزار در گوشه‌ی اتاق نشسته بود.

  3. معنی و مفهوم: در نوشتار خود می‌توانید به توضیح بیشتر کلمه "نزار" بپردازید تا خواننده بهتر مفهوم آن را درک کند.

    مثال: او به دلیل بیماری‌اش نزار و ضعیف به نظر می‌رسید.

  4. استفاده از ترکیبات: "نزار" می‌تواند با دیگر واژه‌ها ترکیب شده و معانی جدیدی ایجاد کند.

    مثال: "چهره‌ای نزار"، "جسمی نزار".

با رعایت این نکات می‌توانید به‌درستی از کلمه "نزار" در نگارش خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. نزار درختان را با دقت آب می‌دهد تا رشد بهتری داشته باشند.
  2. هر بار که به پارک می‌روم، نزار را می‌بینم که در حال خواندن کتاب است.
  3. دلم می‌خواهد نزار را به مهمانی دعوت کنم تا بیشتر با هم وقت بگذرانیم.

واژگان مرتبط: ناچیز، نحیف، لات، بی برکت، نازک، باریک، رقیق، سبک، ضعیف البنیه، مبتلا بسوء هاضمه وضعف، پریشان، ملول، غمگین، دل ازرده، دل شکسته، ضعیف، اندک، کم سود، رنگ پریده، نوک تیز، قله دار

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری