جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

negative  |

نگون شدن

معنی: نگون شدن . [ ن ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) نگون گشتن . نگون گردیدن . به خاک افتادن . با سر به زمین آمدن .از پای درآمدن . تباه شدن . سرنگون گشتن :
نگون بخت شد همچو بختش نگون
ابا سیب رنگین به آب اندرون .
بوشکور.
زپای اندرآمد نگون گشت طوس
تو گفتی ز پیل ژیان یافت کوس .
فردوسی .
همه داد کن تو به گیتی درون
که از داد هرگز نشد کس نگون .
فردوسی .
|| خراب شدن . (یادداشت مؤلف ). فروریختن . به خاک غلطیدن :
همی نگون شود از بس نهیب هیبت تو
به ترک خانه ٔ خان و به هند رایت رای .
عنصری .
چو دیوار بر برف سازی نخست
نگون زود گردد به بنیاد سست .
اسدی .
|| سرنگون شدن . نگونسار شدن . از حالت اعتدال و استواری خارج شدن :
امام شرع سلطان طریقت ناصرالدین آن
که تا رایات او آمد نگون شد چتر بددینان .
خاقانی .
|| سرازیر شدن . به پائین روانه شدن . فرورفتن :
همانگه نگون شد سوار از فراز
در بسته ٔ حصن شد زود باز.
اسدی .
ظل صنوبرمثال گشت به مغرب نگون
مهر ز مشرق نمود مهره ٔ زر آشکار.
خاقانی .
|| باطل شدن . وارونه و معکوس شدن . (یادداشت مؤلف ) :
مگر کو سر و تن بشوید به خون
شود فال اخترشناسان نگون .
فردوسی .
- نگون شدن بخت ؛ بدبخت شدن . بخت و اقبال به کسی پشت کردن :
به زاری همی دیدگان پر ز خون
شده بخت گردان ترکان نگون .
فردوسی .
از این پس به خیره نریزند خون
که بخت جفاپیشگان شد نگون .
فردوسی .
|| پست شدن . (یادداشت مؤلف ).
- نگون شدن سر تخت ؛پست شدن . (یادداشت مؤلف ). از مقام و منصب افتادن :
بکشتند هیتالیان ناگهان
نگون شد سر تخت شاهنشهان .
فردوسی .
همه مرز شد همچو دریای خون
سر تخت بیدادگر شد نگون .
فردوسی .
... ادامه
671 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 480
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
negative
عربی
سلبي | سالب , أقل من ضغط الجو , معكوس , هدام , رفض , نكر , دحض , نقض , عارض , حايد , صد , السلبي الفعل , عبارة سلبية , نفي

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری