store
licenseمعنی کلمه store
معنی واژه store
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | store | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | (Noun), (Verb - transitive), (Verb - intransitive), (Indefinite Article) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈstɔːr/ | ||
تلفظ انگلیسی | /stɔː/ | ||
مترادفات | memory, computer memory, storage, computer storage, memory board | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی store | ||
پخش صوت |
انباره، انبار کردن، ذخیره کردن
انبار، مخزن، ذخیره، اندوخته، موجودی، مغازه، دکان،فروشگاه، اندوختن، انبار کردن
[کامپیوتر]: ذخیره کردن- انتقال یک داده از کامپیوتر به دستگاه حافظه. [کامپیوتر]: ذخیره کردن ، انباره کردن ، انباره .
[الکترونیک]: ذخیره کردن انتقال جزئی از اطلاعات به حافظه یا محل ذخیره در کامپیوتر برای استفاده بعدی.
[عمران و معماری]: انبار [عمران و معماری]: ذخیره [عمران و معماری]: فروشگاه