جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
کد تخفیف اسنپ تاکسی با 50% تخفیف! دریافت کد


0
0
328
اطلاعات بیشتر واژه
واژه chip
تعداد حروف 4
منبع دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تصویر chip
پخش صوت

در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.

v. t. - To cut small pieces from; to diminish or reduce to shape, by cutting away a little at a time; to hew.
v. t. - To break or crack, or crack off a portion of, as of an eggshell in hatching, or a piece of crockery.
v. t. - To bet, as with chips in the game of poker.
v. i. - To break or fly off in small pieces.
n. - A piece of wood, stone, or other substance, separated by an ax, chisel, or cutting instrument.
n. - A fragment or piece broken off; a small piece.
n. - Wood or Cuban palm leaf split into slips, or straw plaited in a special manner, for making hats or bonnets.
n. - Anything dried up, withered, or without flavor; -- used contemptuously.
n. - One of the counters used in poker and other games.
n. - The triangular piece of wood attached to the log line.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی