جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
کد تخفیف اسنپ تاکسی با 50% تخفیف! دریافت کد


0
0
425
اطلاعات بیشتر واژه
واژه component
تعداد حروف 9
نوع (Noun), (Adjective)
تلفظ آمریکایی /kəmˈpoʊnənt/
تلفظ انگلیسی /kəmˈpəʊnənt/
مترادفات constituent, element
منبع دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تصویر component
پخش صوت

مولفه
اجزا ، ترکیب کننده، ترکیب دهنده، جز
[کامپیوتر]: مؤلهف ، جزء - بخشی از کد نرم افزار که می تون آن را با کد دیگری ادغام کرد و کاربرد متفاوتی ایجاد نمود. وظیفه ی برنامه نویسی ساده تر می شود اگر مؤلفه های استانداردی برای انجام عملکردهای مفید وجود داشته باشند . برای کسب اطلاع از سیستم های ایجاد " نرم افزار مؤلفه ای" نگاه کنید به JavaBean ؛ Activex . برای اطلاع از شرح استانداردهای تعامل مؤلفه ها با یکدیگر ، نگاه کنید به CORBA .
[کامپیوتر]: جزء مولفه
[الکترونیک]: جزء مولفه
[عمران و معماری]: مولفه [عمران و معماری]: سازا [عمران و معماری]: ماده متشکله [عمران و معماری]: جز [عمران و معماری]: سازنده [عمران و معماری]: همنهند [عمران و معماری]: جسم ترکیب کننده [عمران و معماری]: قطعه

an artifact that is one of the individual parts of which a composite entity is made up; especially a part that can be separated from or attached to a system; "spare components for cars"; "a component or constituent element of a system"

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی