تنها
licenseمعنی کلمه تنها
معنی واژه تنها
                            
                            
                             
                            tanhā 
                        
                        
                          only
                                     |
                           
                    تنها
                            مترادف:
                            1- عزب، مجرد
                          
                            متضاد:
                            متاهل، خانهدار 
1- تك، فرد، فريد، منفرد، وحيد، يكه، يگانه 
2- فقط، لاغير، منحصراً 
3- بيهمتا، طاق، مفرد، واحد 
4- يكتنه 
5- خلوتگزين، خلوتنشين 
                          
                        
                         
                         نمایش تصویر
                        
                        
               
                اطلاعات بیشتر واژه
                                          ترکیب:
                                            (صفت) 
                                        
                                        
                                        
                                           مختصات:
                                          (تَ) 
                                        
 
                                          الگوی تکیه:
                                            WS
                                        
                                        
                                        
                                           نقش دستوری:
                                          صفت
                                        
 
                                          آواشناسی:
                                            tanhA
                                        
                                        
                                        
                                           منبع:
                                          واژههای مصوّب فرهنگستان
                                        
 
                                          معادل ابجد:
                                            456
                                        
                                        
                                        
                                           شمارگان هجا:
                                          2
                                        
                    دیگر زبان ها
                
                
                انگلیسی
                only | alone , single , lonely , lone , sole , solitary , exclusive , unaccompanied , recluse , just , merely , exclusively , singly
ترکی
                bekar
فرانسوی
                célibataire
آلمانی
                einzel
اسپانیایی
                soltero
ایتالیایی
                separare
عربی
                فقط | لكن , الوحيد , وحيد , ليس فقط , في النهاية , و مع ذلك , تذكرة لشخص واحد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "تنها" در زبان فارسی به عنوان یک قید، صفت و همچنین اسم بکار میرود، و در جملات معانی مختلفی را به خود میگیرد. در اینجا به بررسی قواعدی که مربوط به این کلمه میشود، میپردازیم:
1. استفاده به عنوان صفت:
- "تنها" میتواند به عنوان صفت برای توصیف اسمها به کار برود. مثلاً:
- او تنها دانشآموزی بود که موفق شد.
 
2. استفاده به عنوان قید:
- این کلمه در برخی جملات به عنوان قید برای توصیف فعلها به کار میرود. مثلاً:
- او تنها به خانه برگشت.
 
3. نحوه نوشتن:
- "تنها" به صورت یک کلمه نوشته میشود و باید توجه داشت که در نگارش، این کلمه با "تنها" بدون فاصله و به صورت کامل درج شود.
4. قواعد نگارشی:
- در جملات رسمی و نوشتههای ادبی، بهتر است از "تنها" به درستی و بهجا استفاده شود تا مفهوم مورد نظر به وضوح منتقل شود.
- همچنین، توجه به سیاق جمله و همنشینی با دیگر کلمات مهم است تا از مغلطه یا ابهام جلوگیری شود.
5. جایگاه کلمه در جمله:
- "تنها" معمولاً قبل از اسم یا بعد از فعل قرار میگیرد. به عنوان مثال:
- او تنها دوست من است.
- تنها او بود که آمد.
 
6. پرهیز از تکرار بیمورد:
- در نوشتار میتوان از تکرار بیمورد "تنها" خودداری کرد تا جملات روانتر و زیباتر شوند. به جای آن میتوان از مترادفها یا جملات متفاوت استفاده کرد.
7. مفاهیم دیگر:
- در برخی جملهها از "تنها" به مفهوم محدودیت یا یکتایی استفاده میشود. مثلاً:
- این تنها کتابی است که چاپ شده است.
 
این قواعد میتواند در بهبود نگارش و همچنین درک بهتر جملات کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
 البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "تنها" در جملات مختلف آورده شده است:
- او تنها فردی بود که در جلسه حاضر شد.
- من در این شهر تنها هستم و هیچ دوستی ندارم.
- گاهی اوقات بودن تنها برای تفکر بهتر است.
- او به تنهایی به سفر رفت و از آن لذت برد.
- تنها چیزی که میخواهم آرامش است.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید یا جملات خاصتری مد نظر دارید، لطفاً بفرمایید.
 
     
    