جداسازی
licenseمعنی کلمه جداسازی
معنی واژه جداسازی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | افراز، انتزاع، تفكيك، فصل، فك | ||
انگلیسی | separating, segregate, sequestration, detachment, individuation, separatism, severance, to split | ||
عربی | فصل، انفصل، تفرق، فرق، ميز، قسم، قطع، افترق، تفكك، عزل عن بقية، انسحب، استخلص، فك | ||
ترکی | ayırmak | ||
فرانسوی | séparer | ||
آلمانی | aufteilen | ||
اسپانیایی | dividir | ||
ایتالیایی | dividere | ||
مرتبط | جدا سازی، تجزیه، توقیف، مصادره، ضبط، توقیف غیر قانونی، تفرقه، کناره گیری، دسته، تفکیک، قسمت، جدا شدگی، شخصیت، وجود، تک سازی، فرد سازی، تجزیه طلبی، جدا گرایی، مجزایی، قطع، جدایی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "جداسازی" از دو بخش "جدا" و "سازی" تشکیل شده است و به معنای عمل یا فرایند جدا کردن چیزی از چیزی دیگر است. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و استفاده این کلمه اشاره میکنم:
با رعایت این نکات و قواعد، میتوانید از کلمه "جداسازی" به درستی و به صورت مؤثر در متنهای فارسی خود استفاده کنید. | ||
واژه | جداسازی | ||
معادل ابجد | 86 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
معادل انگلیسی | isolation | ||
مرتبط با | روان شناسی | ||
نقش دستوری | اسم | ||
آواشناسی | jodAsAzi | ||
الگوی تکیه | WWWS | ||
شمارگان هجا | 4 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی جداسازی | ||
پخش صوت |
در نظریۀ روانکاوی، سازوکاری دفاعی که ازطریق آن ارتباط میان اندیشهها و احساسهای ناخوشایند با اندیشهها و احساسهای دیگر مرتبط با آنها قطع میشود کلمه "جداسازی" از دو بخش "جدا" و "سازی" تشکیل شده است و به معنای عمل یا فرایند جدا کردن چیزی از چیزی دیگر است. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و استفاده این کلمه اشاره میکنم: نوشتن درست: استفاده در جملات: نکات نگارشی: به کارگیری در زمینههای مختلف: با رعایت این نکات و قواعد، میتوانید از کلمه "جداسازی" به درستی و به صورت مؤثر در متنهای فارسی خود استفاده کنید.
افراز، انتزاع، تفكيك، فصل، فك
separating, segregate, sequestration, detachment, individuation, separatism, severance, to split
فصل، انفصل، تفرق، فرق، ميز، قسم، قطع، افترق، تفكك، عزل عن بقية، انسحب، استخلص، فك
ayırmak
séparer
aufteilen
dividir
dividere
جدا سازی، تجزیه، توقیف، مصادره، ضبط، توقیف غیر قانونی، تفرقه، کناره گیری، دسته، تفکیک، قسمت، جدا شدگی، شخصیت، وجود، تک سازی، فرد سازی، تجزیه طلبی، جدا گرایی، مجزایی، قطع، جدایی