جداسازی
license
98
1667
100
معنی کلمه جداسازی
معنی واژه جداسازی
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | separating, segregate, sequestration, detachment, individuation, separatism, severance, to split | ||
| مرتبط | جدا سازی، تجزیه، توقیف، مصادره، ضبط، توقیف غیر قانونی، تفرقه، کناره گیری، دسته، تفکیک، قسمت، جدا شدگی، شخصیت، وجود، تک سازی، فرد سازی، تجزیه طلبی، جدا گرایی، مجزایی، قطع، جدایی | ||
| واژه | جداسازی | ||
| معادل ابجد | 86 | ||
| تعداد حروف | 8 | ||
| معادل انگلیسی | separation | ||
| مرتبط با | شیمی، مهندسی شیمی | ||
| منبع | واژه‌های مصوّب فرهنگستان | ||
| نمایش تصویر | معنی جداسازی | ||
| پخش صوت | |||
جدا کردن اجزای جامد و مایع و گاز سازندۀ مخلوط به‌کمک روش‌های مختلف، نظیر تقطیر و استخراج و جذب
separating, segregate, sequestration, detachment, individuation, separatism, severance, to split
جدا سازی، تجزیه، توقیف، مصادره، ضبط، توقیف غیر قانونی، تفرقه، کناره گیری، دسته، تفکیک، قسمت، جدا شدگی، شخصیت، وجود، تک سازی، فرد سازی، تجزیه طلبی، جدا گرایی، مجزایی، قطع، جدایی
