خوردگی ـ خستگی
licenseمعنی کلمه خوردگی ـ خستگی
معنی واژه خوردگی ـ خستگی
اطلاعات بیشتر واژه
کلمات "خوردگی" و "خستگی" در زبان فارسی از قواعد خاص نگارشی و دستوری برخوردارند. در زیر به بررسی این دو کلمه و قواعد مربوط به آنها میپردازیم:
خوردگی
- تعریف: خوردگی به معنای فرسایش و تحلیل مواد، به ویژه فلزات، به علت واکنشهای شیمیایی یا الکتروشیمیایی است.
- نوع کلمه: اسم.
- قواعد نگارشی:
- ترکیب: "خوردگی" از دو بخش "خورد" (روند خوردن) و "گی" (پسوند اسم) ساخته شده است.
- نقطهگذاری: هنگام استفاده در متن، چنانچه بهعنوان اسم مخصوص باشد، میتواند با حروف بزرگ شروع شود.
- جملهسازی: در جملات، میتوان از این کلمه بهصورت زیر استفاده کرد: "خوردگی فلزات در محیطهای مرطوب افزایش مییابد."
خستگی
- تعریف: خستگی به معنای احساس ناتوانی و کاهلی پس از فعالیت یا تلاش زیاد است.
- نوع کلمه: اسم.
- قواعد نگارشی:
- ترکیب: "خستگی" از دو بخش "خست" و "گی" (پسوند اسم) تشکیل شده است.
- نقطهگذاری: استفاده از این کلمه نیز بهعنوان اسم خاص، ممکن است حروف بزرگ داشته باشد.
- جملهسازی: مثال استفاده از کلمه: "پس از یک روز کار سخت، او احساس خستگی میکرد."
نکات کلی
- صرف و نحو: این کلمات در جملات بهعنوان مفعول یا فاعل میتوانند به کار روند.
- قاعده صدا و تاثیرات صرفی: در کارهای نوشتاری، باید توجه داشت که این کلمات طبق قواعد تلفظ و بیان صحیح نوشته شوند.
استفاده صحیح از این قاعدهها به پیوستگی و وضوح متن کمک میکند.