دیواره
license
98
1667
100
معنی کلمه دیواره
معنی واژه دیواره
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | parapet, septum, rim, partition, causey, wall | ||
عربی | متراس، حاجز، درابزين، حاجز الشرفة | ||
مرتبط | جان پناه، نرده، محجر، تیغه، جدار، پره، حفره های بینی، لبه، قاب عینک، تقسیم، حد فاصل، جدا کردن، وسیله یا اسباب تفکیک، راه سنگ فرش شده | ||
واژه | دیواره | ||
معادل ابجد | 226 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
معادل انگلیسی | bulkhead | ||
مرتبط با | حمل ونقل هوایی | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی دیواره | ||
پخش صوت |
بخشی از سازۀ اصلی در تنه یا اتاقک خلبان که نقش آن استحکام بخشیدن به تنه و جدا کردن دو یا چند بخش از یکدیگر است
parapet, septum, rim, partition, causey, wall
متراس، حاجز، درابزين، حاجز الشرفة
جان پناه، نرده، محجر، تیغه، جدار، پره، حفره های بینی، لبه، قاب عینک، تقسیم، حد فاصل، جدا کردن، وسیله یا اسباب تفکیک، راه سنگ فرش شده