دیواره
licenseمعنی کلمه دیواره
معنی واژه دیواره
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | جدار، ديوار | ||
انگلیسی | parapet,septum,rim,partition,causey | ||
عربی | الحائط | ||
ترکی | duvar | ||
فرانسوی | le mur | ||
آلمانی | die mauer | ||
اسپانیایی | la pared | ||
ایتالیایی | il muro | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) "دیواره" کلمهای فارسی است که به معنای دیوار یا حایلی است که فضایی را از فضایی دیگر جدا میکند. در اینجا برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه را بررسی میکنیم:
از این قواعد و نکات میتوان برای نوشتن جملات صحیح و نگارشی دقیق و مطابق با زبان فارسی بهره برد. | ||
واژه | دیواره | ||
معادل ابجد | 226 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | divāre | ||
معادل انگلیسی | septum | ||
مرتبط با | زیست شناسی | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) | ||
آواشناسی | divAre | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی دیواره | ||
پخش صوت |
جدار جداکنندۀ دو حفره "دیواره" کلمهای فارسی است که به معنای دیوار یا حایلی است که فضایی را از فضایی دیگر جدا میکند. در اینجا برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه را بررسی میکنیم: نقطهگذاری: وقتی "دیواره" در وسط جمله قرار میگیرد، باید به قواعد نقطهگذاری توجه کنید. اگر به عنوان یک اسم خاص یا جزء جمله باشد، نیازی به علامت اضافی نیست، اما اگر در انتهای جمله باشد، باید جمله به درستی نقطهگذاری شود. نحوهی استفاده: "دیواره" میتواند به شکل مفرد یا جمع (دیوارهها) استفاده شود. اگر بخواهید به دیوارههای مختلف اشاره کنید، از فرم جمع استفاده کنید. ترکیب با دیگر کلمات: "دیواره" میتواند با دیگر کلمات ترکیب شود و معانی مختلفی بگیرد، مانند "دیوارهی سفید"، "دیوارهی حیاط" و غیره. در این ترکیبات، نشانههای روابط مانند "ی" و "های" به درستی به کار برده میشوند. توجه به زمینهی معنایی: در نوشتار رسمی یا ادبی، به زمینه و موقعیت استفاده از کلمه "دیواره" توجه کنید تا معنا به درستی منتقل شود. حروف اضافه: در جملاتی که نیاز به اشاره به دیواره خاصی دارید، ممکن است نیاز به استفاده از حروف اضافه داشته باشید. به عنوان مثال: "دیوارهی خانه"، "دیوارهی اتاق". از این قواعد و نکات میتوان برای نوشتن جملات صحیح و نگارشی دقیق و مطابق با زبان فارسی بهره برد.
جدار، ديوار
parapet,septum,rim,partition,causey
الحائط
duvar
le mur
die mauer
la pared
il muro