تطابق
licenseمعنی کلمه تطابق
معنی واژه تطابق
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- برابري، مطابقت، همگوني 2- باهم برابر شدن 3- برابر كردن | ||
انگلیسی | accommodation,match,accordance,identity,likeness | ||
عربی | تكييف، توفيق، تجهيز، تسوية الخلافات، تكيف العين، مكان المبيت، كل ما يؤمن الراحة، كمبيالة إسعاف، كمبيالة صورية، من يقف في جميع المحطات تقريبا، وسائل الراحة و التسلية، إقامة | ||
ترکی | eşleştirme | ||
فرانسوی | correspondant à | ||
آلمانی | passend | ||
اسپانیایی | pareo | ||
ایتالیایی | corrispondenza | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تطابق" در زبان فارسی به معنی هماهنگی یا سازگاری بین دو یا چند چیز است. برای استفادهی صحیح و نگارشی از این کلمه، میتوانید به نکات زیر توجه کنید:
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "تطابق" به طور مؤثر و صحیح در زبان فارسی استفاده کنید. | ||
واژه | تطابق | ||
معادل ابجد | 512 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | tatāboq | ||
معادل انگلیسی | accommodation | ||
مرتبط با | پزشکی | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
مختصات | (تَ بُ) [ ع . ] (مص ل .) | ||
آواشناسی | tatAboq | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی تطابق | ||
پخش صوت |
تغییر فاصلۀ کانونی چشم که در نتیجۀ تغییر شکل عدسی ایجاد می شود و مشاهدۀ اشیا را در فاصله های متفاوت امکان پذیر می سازد کلمه "تطابق" در زبان فارسی به معنی هماهنگی یا سازگاری بین دو یا چند چیز است. برای استفادهی صحیح و نگارشی از این کلمه، میتوانید به نکات زیر توجه کنید: جایگاه کلمه در جمله: "تطابق" معمولاً به عنوان اسم در جملهها به کار میرود. مثلاً: "تطابق سلیقهها باعث ایجاد دوستی میشود." صرف و نحو: این کلمه یک اسم غیرقابل شمارش است و به خودی خود جمع نمیشود. از نظر صرف، میتوان از آن در ترکیبهای مختلف استفاده کرد: "تطابق فرهنگی"، "تطابق اطلاعات"، "تطابق نظریات". استفاده در عبارات و اصطلاحات: "تطابق" ممکن است در عبارات خاصی همچون "تطابق و عدم تطابق" یا "تطابق بین نظریه و عمل" به کار رود. قید و صفت: برای توصیف "تطابق" میتوان از صفات یا قیود مختلف استفاده کرد. به عنوان مثال: "تطابق کامل"، "تطابق نسبی"، "تطابق مطلوب". با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "تطابق" به طور مؤثر و صحیح در زبان فارسی استفاده کنید.
1- برابري، مطابقت، همگوني
2- باهم برابر شدن
3- برابر كردن
accommodation,match,accordance,identity,likeness
تكييف، توفيق، تجهيز، تسوية الخلافات، تكيف العين، مكان المبيت، كل ما يؤمن الراحة، كمبيالة إسعاف، كمبيالة صورية، من يقف في جميع المحطات تقريبا، وسائل الراحة و التسلية، إقامة
eşleştirme
correspondant à
passend
pareo
corrispondenza