جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

nāy(')eb
deputy  |

نایب

معنی: جانشين، خليفه ، گماشته ، وکيل، قائم مقام
368 | 0
مترادف: پيشكار، جانشين، خليفه، دستيار، ستوان، قايم مقام، مباشر، معاون، وكيل
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت) [عربی: نائب، جمع: نُوّاب]
مختصات: (فره )
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: nAyeb
منبع: فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد: 63
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
deputy | assistant , lieutenant , procurator , proctor , vicegerant , vice
ترکی
milletvekili
فرانسوی
adjoint
آلمانی
stellvertreter
اسپانیایی
diputado
ایتالیایی
vice
عربی
نائب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "نایب" در زبان فارسی به معنای جانشین، نماینده یا فردی است که در غیاب شخص دیگری وظایف او را بر عهده دارد. در زیر به نکات نگارشی و قواعد مرتبط با کلمه "نایب" اشاره می‌شود:

  1. نوشتن با حروف درست: کلمه "نایب" باید به‌درستی نوشته شود و از املای صحیح آن اطمینان داشته باشید.

  2. استفاده در جملات: کلمه "نایب" معمولا در جملات به شکل زیر استفاده می‌شود:

    • "نایب رئیس جلسه تصمیمات مهمی را اتخاذ کرد."
    • "او به عنوان نایب این سازمان انتخاب شد."
  3. جمع و مفرد: کلمه "نایب" در حالت جمع به شکل "نواب" (با اعراب "نُواب") آمده و در مواقعی که به چند نایب اشاره می‌شود، این شکل مورد استفاده قرار می‌گیرد.

    • مثال: "نواب رئیس در جلسه حضور داشتند."
  4. کاربردهای علمی و رسمی: در متون علمی یا رسمی، این کلمه ممکن است به نقش‌ها و وظایف رسمی‌تری اشاره کند، مانند "نایب قضائی" یا "نایب رئیس".

  5. قواعد نگارشی: در هنگام نگارش متونی که شامل کلمه "نایب" هستند، رعایت قواعد نگارشی مانند استفاده درست از ویرگول، نقطه و همچنین ساختار جملات مهم است.

با رعایت این نکات، می‌توان به درستی از کلمه "نایب" در نوشتار فارسی استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. نایب رئیس هیئت مدیره در جلسه امروز درباره برنامه‌های سال آینده صحبت کرد.
  2. در غیاب رئیس، نایب او مسئولیت اداره جلسه را بر عهده گرفت.
  3. به عنوان نایب قهرمان مسابقات، او تمام تلاش خود را برای کسب مدال طلا در دوره بعدی خواهد کرد.

واژگان مرتبط: قائم مقام، جانشین، نماینده، وکیل، دستیار، کمک، یاور، معین، ناوبان، رسدبان، گماشته، عامل، ناظر هزینه، ناظر، متولی، وکیل قانونی، بازرس دانشجویان، خلیفه، نایبالسطنه

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری