نجیب زاده
license
98
1667
100
معنی کلمه نجیب زاده
معنی واژه نجیب زاده
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | بزرگزاده، والاتبار، والانژاد | ||
انگلیسی | nobleman, magnate, chevalier, patrician, aristocrat, wellborn, knight, bashaw, blue-blooded | ||
عربی | النبيل، نبلاء | ||
مرتبط | ادم متنفذ، سوار دلاور، اعیان زاده، عضو دستهء اشراف، طرفدار حکومت اشراف، شوالیه، قهرمان، دلاور، سلحشور، پاشا | ||
واژه | نجیب زاده | ||
معادل ابجد | 82 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی نجیب زاده | ||
پخش صوت |
هوزات (در فارسي امروزي خوشذات از
اين واژه ي پهلوي پديد آمده)
هوز هاک نژاده گوهر دار (در
فارسي امروزي جوهر دار گويند)
خوشزاد خوبزاد
بزرگ زاده اصيل گوهري نژاده .
بزرگزاده، والاتبار، والانژاد
nobleman, magnate, chevalier, patrician, aristocrat, wellborn, knight, bashaw, blue-blooded
النبيل، نبلاء
ادم متنفذ، سوار دلاور، اعیان زاده، عضو دستهء اشراف، طرفدار حکومت اشراف، شوالیه، قهرمان، دلاور، سلحشور، پاشا