نقض عهد
licenseمعنی کلمه نقض عهد
معنی واژه نقض عهد
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | پيمان شكني، تخلف، خلف وعده، عهدشكني، عهدگسلي، نبذ | ||
| انگلیسی | breach, violation, abjuration, perjury, perfidy, breaching the agreement | ||
| عربی | خرق، مخالفة، فتحة، ثغرة في القانون، صداقة، فجوة، إنقطاع في العلا قات الودية، وثبة الحوت في الماء، كسر، حدث صدعا، يخرق | ||
| مرتبط | رخنه، شکاف، نقض عهد کردن، نقض، تخلف، تخطی، تجاوز، تعدی، عهد شکنی، ارتداد، سوگند شکنی، ترک عقیده، گواهی دروغ، پیمان شکنی، خیانت، غدر، بی دینی | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "نقض عهد" به‌طور کلی به معنای شکستن یا نقص کردن پیمان و عهدی است که بین دو یا چند طرف بسته شده است. از نظر نگارشی و قواعد فارسی، توجه به نکات زیر حائز اهمیت است:
این نکات می‌توانند به شما کمک کنند تا در نوشتن به‌درستی از کلمه "نقض عهد" استفاده کنید. | ||
| واژه | نقض عهد | ||
| معادل ابجد | 1029 | ||
| تعداد حروف | 6 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی نقض عهد | ||
| پخش صوت | |||
پيمان شکني کلمه "نقض عهد" به‌طور کلی به معنای شکستن یا نقص کردن پیمان و عهدی است که بین دو یا چند طرف بسته شده است. از نظر نگارشی و قواعد فارسی، توجه به نکات زیر حائز اهمیت است: نوشتار صحیح: کلمه "نقض عهد" باید به شکل صحیح و بدون اشتباه تایپی نوشته شود. "نقض" به معنی شکستن و "عهد" به معنی پیمان است. استفاده از علامت‌گذاری: در جملات، اگر "نقض عهد" در وسط یک جمله قرار گیرد، باید به قوانین علامت‌گذاری توجه شود. به‌عنوان مثال: تطابق با فاعل و فعل: در جملات، توجه به تطابق فعل و فاعل پس از استفاده از "نقض عهد" مهم است. به‌عنوان مثال: جنس و عدد: "نقض عهد" یک عبارت مرکب است و باید در جمله به مناسب بودن جنس و عدد توجه شود. این نکات می‌توانند به شما کمک کنند تا در نوشتن به‌درستی از کلمه "نقض عهد" استفاده کنید.
پيمان شكني، تخلف، خلف وعده، عهدشكني، عهدگسلي، نبذ
breach, violation, abjuration, perjury, perfidy, breaching the agreement
خرق، مخالفة، فتحة، ثغرة في القانون، صداقة، فجوة، إنقطاع في العلا قات الودية، وثبة الحوت في الماء، كسر، حدث صدعا، يخرق
رخنه، شکاف، نقض عهد کردن، نقض، تخلف، تخطی، تجاوز، تعدی، عهد شکنی، ارتداد، سوگند شکنی، ترک عقیده، گواهی دروغ، پیمان شکنی، خیانت، غدر، بی دینی
