آشتی
licenseمعنی کلمه آشتی
معنی واژه آشتی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | اصلاح، توافق، سازش، صلح، مسالمتجويي، مسالمت، مصالحه | ||
متضاد | جدال، ستيز، قهر | ||
انگلیسی | reconciliation, peace, placation, conciliation, detente | ||
عربی | مصالحة | ||
ترکی | mutabakat | ||
فرانسوی | réconciliation | ||
آلمانی | versöhnung | ||
اسپانیایی | reconciliación | ||
ایتالیایی | riconciliazione | ||
مرتبط | تلفیق، اشتی، سلامتی، صلح و صفا، ارامش، سلامت، تسکین، وفق، تشنج زدایی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "آشتی" در زبان فارسی به معنای مصالحه و توافق بین دو یا چند طرف است. برای نگارش و استفاده صحیح از این کلمه، چند نکته و قاعده نگارشی وجود دارد:
در نهایت، استفاده صحیح از کلمه "آشتی" بستگی به زمینه و موقعیتی دارد که در آن به کار گرفته میشود. | ||
مثال برای واژه | مثال برای واژه (هوش مصنوعی) البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "آشتی" در جمله آورده شده است:
| ||
واژه | آشتی | ||
معادل ابجد | 711 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | 'āšti | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [پهلوی: āštīh، مقابلِ جنگ] | ||
مختصات | ( اِ.) | ||
آواشناسی | 'ASti | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آشتی | ||
پخش صوت |
دوستي از نو کردن،ترک جنگ کلمه "آشتی" در زبان فارسی به معنای مصالحه و توافق بین دو یا چند طرف است. برای نگارش و استفاده صحیح از این کلمه، چند نکته و قاعده نگارشی وجود دارد: تلفظ و نوشتار: "آشتی" به صورت "آشــــــــتی" تلفظ میشود و باید دقت شود که حروف به درستی نوشته شوند. جنس و نوع کلمه: "آشتی" یک اسم است و میتواند به عنوان مفعول یا موضوع جمله استفاده شود. قید و قاعدهها: معمولاً برای ایجاد جملات ترکیبی، میتوان کلمه "آشتی" را با فعلهایی مانند "کردن"، "رسیدن" و "داشتن" به کار برد. به عنوان مثال: ترکیبات و هموندها: "آشتی" ممکن است با کلمات دیگر ترکیب شود. به عنوان مثال: در نهایت، استفاده صحیح از کلمه "آشتی" بستگی به زمینه و موقعیتی دارد که در آن به کار گرفته میشود. البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "آشتی" در جمله آورده شده است:
اصلاح، توافق، سازش، صلح، مسالمتجويي، مسالمت، مصالحه
جدال، ستيز، قهر
reconciliation, peace, placation, conciliation, detente
مصالحة
mutabakat
réconciliation
versöhnung
reconciliación
riconciliazione
تلفیق، اشتی، سلامتی، صلح و صفا، ارامش، سلامت، تسکین، وفق، تشنج زدایی