بد خلق
license
98
1667
100
معنی کلمه بد خلق
معنی واژه بد خلق
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | grumpy, choleric, grouchy, ornery, cantankerous, dyspeptic, moody, capernoited, gruff, bad-tempered, ill-natured, ill-tempered, bad temper | ||
عربی | غاضب، مُتَأَفِّف | ||
مرتبط | ترشرو، سودایی مزاج، عصبانی، اذیت کننده، چموش، بد اخم، دارای اختلال هاضمه، غمگین، بد گوار، اخمو، بد اخلاق، عبوس، ناهنجار، گرفته، خشن، درشت، تندخو، بد خو، بدطبیعت، بدباطن، بدسرشت | ||
واژه | بد خلق | ||
معادل ابجد | 736 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بد خلق | ||
پخش صوت |
بد خوي کژ رفتار
grumpy, choleric, grouchy, ornery, cantankerous, dyspeptic, moody, capernoited, gruff, bad-tempered, ill-natured, ill-tempered, bad temper
غاضب، مُتَأَفِّف
ترشرو، سودایی مزاج، عصبانی، اذیت کننده، چموش، بد اخم، دارای اختلال هاضمه، غمگین، بد گوار، اخمو، بد اخلاق، عبوس، ناهنجار، گرفته، خشن، درشت، تندخو، بد خو، بدطبیعت، بدباطن، بدسرشت