بد گزین
license
98
1667
100
معنی کلمه بد گزین
معنی واژه بد گزین
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | bad | ||
عربی | رديء، خبيث، شرير، كريه، فاسد، باطل، طائش، نادم، مؤذ، زائف، الطالح الردئ، على نحو ردئ، سيئ | ||
واژه | بد گزین | ||
معادل ابجد | 93 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بد گزین | ||
پخش صوت |
- 1 (اسم)آنکه بد انتخاب کند کسي که
بطور بدي اشيا را پسند کند .
- 2 (اسم) بد انتخاب شده بد پسند شده
مقابل به گزين .
bad
رديء، خبيث، شرير، كريه، فاسد، باطل، طائش، نادم، مؤذ، زائف، الطالح الردئ، على نحو ردئ، سيئ