دست گزین
licenseمعنی کلمه دست گزین
معنی واژه دست گزین
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | hand | ||
عربی | يد، جانب، كف، سيطرة، خط، عامل، إشراف، براعة، شىء كاليد، عقرب الساعة، كتابة، مؤشر، الأيدى العاملة، أعطى، سلم باليد، بعث، ساعد باليد، يُسلِّم | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "دست گزین" به معنای انتخاب یا انتخاب کردن به کار میرود و در برخی از متون به صورت ترکیبی و به عنوان یک اصطلاح خاص نیز استفاده میشود. در نوشتار فارسی و نگارشی، باید به قواعد زیر توجه داشته باشید:
به عنوان مثال:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "دست گزین" به درستی در متون فارسی خود استفاده کنید. | ||
واژه | دست گزین | ||
معادل ابجد | 551 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
مختصات | ( ~. گُ) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی دست گزین | ||
پخش صوت |
منتخب، گلچين کلمه "دست گزین" به معنای انتخاب یا انتخاب کردن به کار میرود و در برخی از متون به صورت ترکیبی و به عنوان یک اصطلاح خاص نیز استفاده میشود. در نوشتار فارسی و نگارشی، باید به قواعد زیر توجه داشته باشید: فاصلهگذاری: کلمه "دست گزین" دو واژه جداگانه است و بنابراین باید با فاصله نوشته شود. توجه به املا: از نوشتن این ترکیب به صورت "دستگزين" خودداری کنید. نگارش صحیح آن "دست گزین" است. نکات معنایی: در استفاده از این کلمه، دقت کنید که آیا مناسب با مفهوم جمله است یا خیر. این کلمه معمولاً در متنهای ادبی، مشاورهای، یا متون مرتبط با انتخاب و گزینش به کار میرود. تناسب با بافت: استفاده از "دست گزین" باید با ماهیت نوشتار شما همخوانی داشته باشد؛ یعنی در متونی که به انتخاب و گزینش مرتبط هستند، میتواند مناسب باشد. به عنوان مثال: با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "دست گزین" به درستی در متون فارسی خود استفاده کنید.
hand
يد، جانب، كف، سيطرة، خط، عامل، إشراف، براعة، شىء كاليد، عقرب الساعة، كتابة، مؤشر، الأيدى العاملة، أعطى، سلم باليد، بعث، ساعد باليد، يُسلِّم