آشکار سازی
licenseمعنی کلمه آشکار سازی
معنی واژه آشکار سازی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | revelation, decryption, manifestation, showing, detection | ||
عربی | وحي، كشف، إلهام، إظهار، إفشاء، بوح، مجاهرة، نبش، شىء يباح به | ||
مرتبط | وحی، افشاء، الهام، فاش سازی، اشکار سازی، ظهور، ابراز، نمایش، ارائه، اظهار، جلوه، شاخص | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "آشکارسازی" به معنای فرآیند یا عمل نمایان کردن یا روشن کردن چیزی است. برای استفاده صحیح از آن در متون فارسی، چند نکته و قاعده نگارشی را باید مد نظر قرار داد:
توجه به این نکات میتواند به بهبود نگارش و استفاده مناسب از کلمه "آشکارسازی" کمک کند. | ||
واژه | آشکار سازی | ||
معادل ابجد | 600 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آشکار سازی | ||
پخش صوت |
- 1 عمل آشکار ساختن هويدا کردن کلمه "آشکارسازی" به معنای فرآیند یا عمل نمایان کردن یا روشن کردن چیزی است. برای استفاده صحیح از آن در متون فارسی، چند نکته و قاعده نگارشی را باید مد نظر قرار داد: نوشتار صحیح: کلمه "آشکارسازی" به صورت یکپارچه نوشته میشود و باید از جدا نوشتن آن (به عنوان مثال: "آشکار سازی") پرهیز شود. جنس و تعداد: در متون فارسی، این کلمه معمولاً به عنوان یک اسم منحصر به فرد مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین، در ارجاع به آن، توجه به جنس و عدد مناسب مهم است. انطباق با ساختار جملات: "آشکارسازی" معمولاً به عنوان اسم استفاده میشود و باید در جملات بهدرستی همراه با فعل و سایر اجزای جمله قرار گیرد. مثلاً: «آشکارسازی اطلاعات مهم است» یا «این یک فرآیند آشکارسازی است». استفاده از ویرگول: در متون طولانیتر، میتوان از ویرگول برای تفکیک جملات یا عبارات استفاده کرد، به ویژه زمانی که "آشکارسازی" در میان عبارات بیگانه یا توضیحی قرار دارد. به کارگیری در متون تخصصی: این واژه بیشتر در متون علمی یا تخصصی به کار میرود. بنابراین، استفاده از آن در متون عمومی یا ادبی ممکن است نیاز به توضیحات بیشتر داشته باشد. توجه به این نکات میتواند به بهبود نگارش و استفاده مناسب از کلمه "آشکارسازی" کمک کند.
-2 عمل آشکار ساختن جريانهاي برق مغناطيسي
revelation, decryption, manifestation, showing, detection
وحي، كشف، إلهام، إظهار، إفشاء، بوح، مجاهرة، نبش، شىء يباح به
وحی، افشاء، الهام، فاش سازی، اشکار سازی، ظهور، ابراز، نمایش، ارائه، اظهار، جلوه، شاخص