آشکار شدن
license
98
1667
100
معنی کلمه آشکار شدن
معنی واژه آشکار شدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | unfold, peep | ||
عربی | كشف، فتح، نشر، تفتح، فض، انتشر، نما، ظهر للعيان، تجلى للعيان، تتكشف | ||
مرتبط | اشکار کردن، باز کردن، اشکار شدن، فاش کردن، رها کردن، تاه چیزی را گشودن، جوانه زدن، جیر جیر کردن، جیک زدن، از سوراخ نگاه کردن، با چشم نیم باز نگاه کردن | ||
واژه | آشکار شدن | ||
معادل ابجد | 876 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آشکار شدن | ||
پخش صوت |
ظاهر شدن تجلي کردن.
unfold, peep
كشف، فتح، نشر، تفتح، فض، انتشر، نما، ظهر للعيان، تجلى للعيان، تتكشف
اشکار کردن، باز کردن، اشکار شدن، فاش کردن، رها کردن، تاه چیزی را گشودن، جوانه زدن، جیر جیر کردن، جیک زدن، از سوراخ نگاه کردن، با چشم نیم باز نگاه کردن