برپا
licenseمعنی کلمه برپا
معنی واژه برپا
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- آباد، آبادان، ايستاده، برقرار 2- داير 3- ايستاده، سرپا، قائم، منعقد | ||
متضاد | نشسته 1- معمور | ||
انگلیسی | afoot, set up | ||
عربی | على قدم وساق | ||
ترکی | kurmak | ||
فرانسوی | installation | ||
آلمانی | aufstellen | ||
اسپانیایی | configuración | ||
ایتالیایی | impostare | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "برپا" در زبان فارسی به معنای برگزاری یا برانگیختن یک وضع خاص به کار میرود. برای نگارش صحیح و موثر این کلمه و استفاده از آن در جملات، نکات زیر را میتوان مد نظر قرار داد:
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "برپا" به درستی در نگارش و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | برپا | ||
معادل ابجد | 205 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
نقش دستوری | صفت | ||
مختصات | (بَ) (ص . ق .) | ||
آواشناسی | barpA | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی برپا | ||
پخش صوت |
ايشتاده ،روي پا ،قائم کلمه "برپا" در زبان فارسی به معنای برگزاری یا برانگیختن یک وضع خاص به کار میرود. برای نگارش صحیح و موثر این کلمه و استفاده از آن در جملات، نکات زیر را میتوان مد نظر قرار داد: معنی و کاربرد: "برپا" به معنای برگزاری، برانگیختن یا برپا کردن چیزی است. معمولاً در مورد جشنها، مراسم، مراسمهای فرهنگی و اجتماعی استفاده میشود. مثلاً: «مراسم عروسی را برپا کردند.» استفاده در جملات: این کلمه معمولاً به صورت فعل بهکار میرود: برپا کردن، برپاشدن، و غیره. مثلاً: «آنها قصد دارند یک نمایشگاه هنری برپا کنند.» ترکیبهای ممکن: این کلمه میتواند در ترکیب با دیگر واژهها به کار رود. مثلاً: «برپایی جشن»، «برپایی مراسم»، «برپایی نمایشگاه». نکات نگارشی: با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "برپا" به درستی در نگارش و گفتار خود استفاده کنید.
1- آباد، آبادان، ايستاده، برقرار
2- داير
3- ايستاده، سرپا، قائم، منعقد
نشسته
1- معمور
afoot, set up
على قدم وساق
kurmak
installation
aufstellen
configuración
impostare