برپا کردن
licenseمعنی کلمه برپا کردن
معنی واژه برپا کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- برقرار كردن، تاسيس كردن، داير كردن 2- مستقر كردن 3- برگزار كردن، برپا داشتن 4- به پا كردن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "برپا کردن" یک ترکیب فعلی است که به معنای برقراری، برپا ساختن یا ایجاد کردن چیزی به کار میرود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
این ترکیب به طور کلی در زبان فارسی به راحتی قابل استفاده است و معانی روشنی دارد. | ||
واژه | برپا کردن | ||
معادل ابجد | 479 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی برپا کردن | ||
پخش صوت |
-1 ثابت کردن برقرار ساختن . کلمه "برپا کردن" یک ترکیب فعلی است که به معنای برقراری، برپا ساختن یا ایجاد کردن چیزی به کار میرود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: علامتهای نگارشی: کلمه "برپا کردن" معمولاً بدون نیاز به علامتگذاری خاصی نوشته میشود، مگر اینکه در جملاتی با ساختار پیچیده وجود داشته باشد. زمان فعل: با تغییر زمان فعل میتوان این ترکیب را به شکلهای مختلفی به کار برد. مثلاً: فعلهای وابسته: این کلمه میتواند به عنوان فعل اصلی جملات مختلف استفاده شود و میتوان آن را با مفعولهای مختلف به کار برد. بهعنوان مثال: نحو و ساختار جملات: در جملات فارسی، معمولاً فاعل در ابتدا قرار میگیرد و فعل و مفعول بعد از آن قرار میگیرند. مثلاً: "او مراسم را برپا کرد." این ترکیب به طور کلی در زبان فارسی به راحتی قابل استفاده است و معانی روشنی دارد.
-2 نصب کردن ايستاده کردن . -3 اقامه
کردن (نماز)انجام دادن . -4 منعقد کردن
(مجلس جشن و شادماني).
1- برقرار كردن، تاسيس كردن، داير كردن
2- مستقر كردن
3- برگزار كردن، برپا داشتن
4- به پا كردن