برپا داشتن
license
98
1667
100
معنی کلمه برپا داشتن
معنی واژه برپا داشتن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- آباد ساختن، آبادان كردن 2- برافراشتن، نصب كردن 3- بر پا كردن، برقرار كردن 4- اقامه كردن، انجامدادن 5- مجلس كردن | ||
واژه | برپا داشتن | ||
معادل ابجد | 960 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
نوع | مصدر | ||
مختصات | (بَ. تَ) (مص م .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی برپا داشتن | ||
پخش صوت |
-1 ثابت کردن برقرار ساختن .
-2 نصب کردن ايستاده کردن . -3 اقامه
کردن (نماز)انجام دادن . -4 منعقد کردن
(مجلس جشن و شادماني).
1- آباد ساختن، آبادان كردن
2- برافراشتن، نصب كردن
3- بر پا كردن، برقرار كردن
4- اقامه كردن، انجامدادن
5- مجلس كردن