بردار
licenseمعنی کلمه بردار
معنی واژه بردار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- مثمر، ثمردار، باردار، ميوهدار 2- مصلوب | ||
انگلیسی | vector,dope vector,resultant | ||
عربی | خذها | ||
ترکی | al onu | ||
فرانسوی | prends-le | ||
آلمانی | nimm es | ||
اسپانیایی | tómalo | ||
ایتالیایی | prendilo | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "بردار" در زبان فارسی به معانی مختلفی به کار میرود و وابسته به سیاق جمله، میتواند به شکلهای مختلفی نوشته و استفاده شود. در اینجا به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به استفاده از "بردار" پرداخته میشود:
در نتیجه، استفاده صحیح از "بردار" نیازمند شناخت معانی و سیاق جملات مختلف است. اگر سوالی خاص در مورد این کلمه دارید، لطفاً بفرمایید! | ||
واژه | بردار | ||
معادل ابجد | 407 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | bordār | ||
نوع | اسم | ||
نقش دستوری | بن حال | ||
ترکیب | (صفت) | ||
آواشناسی | bardAr | ||
الگوی تکیه | SW | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بردار | ||
پخش صوت |
باردار ميوه دار . کلمه "بردار" در زبان فارسی به معانی مختلفی به کار میرود و وابسته به سیاق جمله، میتواند به شکلهای مختلفی نوشته و استفاده شود. در اینجا به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به استفاده از "بردار" پرداخته میشود: استفاده به عنوان فعل: "بردار" به معنی برداشتن، گرفتن یا جدا کردن است. در جملات به عنوان فعل امری به کار میرود. به عنوان مثال: استفاده به عنوان اسم: "بردار" همچنین میتواند به معنای یک فرد یا چیز که چیزی را برمیدارد باشد. به عنوان مثال: نکات نگارشی: توجه به سیاق فکری: هنگام نوشتن، باید به سیاق و پیوستگی افکار توجه کرد. استعمال "بردار" در جملات باید منطقی و مرتبط با موضوع باشد. در نتیجه، استفاده صحیح از "بردار" نیازمند شناخت معانی و سیاق جملات مختلف است. اگر سوالی خاص در مورد این کلمه دارید، لطفاً بفرمایید!
(صفت . بردن) در ترکيب آيد بمعني برنده
حامل : فرمانبردار نامبردار .
1- مثمر، ثمردار، باردار، ميوهدار
2- مصلوب
vector,dope vector,resultant
خذها
al onu
prends-le
nimm es
tómalo
prendilo