دست بردار
licenseمعنی کلمه دست بردار
معنی واژه دست بردار
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
871
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
stop
عربی
توقف | محطة , موقف , اعتراض , نهاية , الموقف , سدادة , ماسك الزلاج , توقف في رحلة , سكتة قلبية , راحة , محطة قطار , رقابة , طبلة التلفون , إنسداد , علامة وقف في الكتابة , مصد , ممسك , منع , أوقف , وضع حد , قطع , سد , اعترض , انقطع , حول , وضع حدا , انسد , علق , توقف الطائرة , توقف القطار , إقتطع مبلغا مستحقا , ألغى , حجز , أربك , هزم , أوقف الدفع , تردد , أقام مؤقتا , بقي , قام بزيارة , قف
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
عبارت "دست بردار" در زبان فارسی بهمعنای "دست کشیدن" یا "خودداری کردن از کاری" است. در زیر به قواعد نگارشی و نحوی مربوط به این عبارت اشاره میشود:
-
نحو و ساختار جمله:
- "دست بردار" معمولاً بهعنوان یک فعل امر به کار میرود. مثلاً: "دست بردار از این کار!"
- میتوان آن را در جملاتی دیگر نیز بهکار برد، مانند: "او از مشکلاتش دست برداشت."
-
نقطهگذاری:
- در متنهای کتبی، جملهای که شامل "دست بردار" است باید با نقطه، علامت سؤال یا علامت تعجب به پایان برسد.
- اگر این عبارت در بین متن قرار گیرد، باید سایر قواعد نقطهگذاری نیز رعایت شود.
-
شیوه نوشتاری:
- این عبارت باید بهصورت جدا نوشته شود (دست + بردار) و نباید به هم چسبیده نوشته شود.
-
استفاده در مکالمات:
- در مکالمات محاورهای، این عبارت ممکن است با تنوعهایی به کار رود و شکلهای مختلفی بهخود بگیرد، ولی باید از نظر معنا و مفهوم ثبات داشته باشد.
- تنوع معنایی:
- "دست بردار" میتواند به معنی ترک کردن، رها کردن یا خودداری کردن از انجام کاری باشد و بسته به سیاق جمله میتوان معانی متفاوتی از آن برداشت کرد.
با رعایت این نکات و قواعد، میتوانید بهخوبی از عبارت "دست بردار" در نوشتار و گفتار خود بهرهبرداری کنید.