برق سنج
licenseمعنی کلمه برق سنج
معنی واژه برق سنج
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | electrometer, electroscope, galvanometer, responder, electric meter | ||
عربی | المكهار أداة، الكهرباء | ||
مرتبط | کهربا سنج، برق نما، برق یاب، تعیین کننده برق، گالوانومتر، پاسخگو، ماده اصلی خرج فشنگ، جواب گو | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "برقسنج" به دو بخش "برق" و "سنج" تقسیم میشود. به لحاظ قواعد نگارشی در زبان فارسی، ترکیبهای دو کلمهای مانند "برقسنج" معمولاً به صورت چسبیده و با یک خطتیره نوشته میشوند. این خطتیره نشاندهنده اتصال معنایی این دو بخش است. نکات نگارشی:
مثالها:
بنابراین، برای نوشتههای علمی و فنی، رعایت این نکات به شفافیت و دقت متن کمک خواهد کرد. | ||
واژه | برق سنج | ||
معادل ابجد | 415 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی برق سنج | ||
پخش صوت |
اندازه گيري برق،کنتور کلمه "برقسنج" به دو بخش "برق" و "سنج" تقسیم میشود. به لحاظ قواعد نگارشی در زبان فارسی، ترکیبهای دو کلمهای مانند "برقسنج" معمولاً به صورت چسبیده و با یک خطتیره نوشته میشوند. این خطتیره نشاندهنده اتصال معنایی این دو بخش است. بنابراین، برای نوشتههای علمی و فنی، رعایت این نکات به شفافیت و دقت متن کمک خواهد کرد.
electrometer, electroscope, galvanometer, responder, electric meter
المكهار أداة، الكهرباء
کهربا سنج، برق نما، برق یاب، تعیین کننده برق، گالوانومتر، پاسخگو، ماده اصلی خرج فشنگ، جواب گونکات نگارشی:
مثالها: