بغل گشودن
licenseمعنی کلمه بغل گشودن
معنی واژه بغل گشودن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | open | ||
عربی | فتح، تفتح، انفتح، شق، كشف، استهل، حرر، أطلق، أفضى إلي، إنفتح على، إنفتح قليلا، مفتوح، مكشوف، صريح، حر، غير متحفظ، غير مطوق بحواجز، جائز الصيد فيه، سخي، جيد المسامية، غير ملجم بضوابط تشريعية، عام، افتح | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "بغل گشودن" به معنای باز کردن در بغل یا طرفین است و معمولا در جملاتی به کار میرود که به عمل باز کردن چیزی در کنار یا کنار یک چیز دیگر اشاره دارد. در زیر به نکاتی درباره استفاده و نگارش این عبارت اشاره میشود:
بهطور کلی، توجه به ساختار جملات و هماهنگی واژهها در نوشتار، به شیوا و روان بودن متن کمک میکند. | ||
واژه | بغل گشودن | ||
معادل ابجد | 1412 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بغل گشودن | ||
پخش صوت |
-1 باز کردن آغوش . -2 دست دراز کلمه "بغل گشودن" به معنای باز کردن در بغل یا طرفین است و معمولا در جملاتی به کار میرود که به عمل باز کردن چیزی در کنار یا کنار یک چیز دیگر اشاره دارد. در زیر به نکاتی درباره استفاده و نگارش این عبارت اشاره میشود: آوای کلمات: "بغل" به معنای کنار و "گشودن" به معنای باز کردن است. توجه به ترکیب درست این دو واژه در جملهسازی اهمیت دارد. فعل و زمان: "بغل گشودن" یک فعل ترکیبی است. زمان فعل (حال، گذشته، آینده) میتواند در جملهسازی تغییر کند. مثلاً: نحوهی توصیف: میتوان از صفات و قیدها برای توصیف بهتر استفاده کرد. مثلاً: نکات نگارشی: بهطور کلی، توجه به ساختار جملات و هماهنگی واژهها در نوشتار، به شیوا و روان بودن متن کمک میکند.
کردن . -3 جاباز کردن . -4 وداع کردن
خداحافظي کردن .
open
فتح، تفتح، انفتح، شق، كشف، استهل، حرر، أطلق، أفضى إلي، إنفتح على، إنفتح قليلا، مفتوح، مكشوف، صريح، حر، غير متحفظ، غير مطوق بحواجز، جائز الصيد فيه، سخي، جيد المسامية، غير ملجم بضوابط تشريعية، عام، افتح