بنی آدم
license
98
1667
100
معنی کلمه بنی آدم
معنی واژه بنی آدم
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | foundation, basis, base, institute, root, cornerstone, fundament, substratum, bani adam | ||
عربی | مؤسسة، أساس، تأسيس، قاعدة، إنشاء، قوام، قاعدة أساس | ||
مرتبط | بنیاد، پایه، اساس، شالوده، بنیان، پی، مبنا، زمینه، پایگاه، باز، موسسه، بنگاه، انجمن، بنداد، هيئت شورا، ریشه، اصل، عنصر، سنگ زاویه، سنگ گوشه، نبشی، ته، زیر لایه، طبقه زیر | ||
واژه | بنی آدم | ||
معادل ابجد | 107 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
مختصات | (بَ دَ) [ ع . ] ( اِ.) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بنی آدم | ||
پخش صوت |
پسران آدم
foundation, basis, base, institute, root, cornerstone, fundament, substratum, bani adam
مؤسسة، أساس، تأسيس، قاعدة، إنشاء، قوام، قاعدة أساس
بنیاد، پایه، اساس، شالوده، بنیان، پی، مبنا، زمینه، پایگاه، باز، موسسه، بنگاه، انجمن، بنداد، هيئت شورا، ریشه، اصل، عنصر، سنگ زاویه، سنگ گوشه، نبشی، ته، زیر لایه، طبقه زیر