آدم
licenseمعنی کلمه آدم
معنی واژه آدم
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- انسان، بشر، مردم، ناس، 2- كس، نفر 3- ابوالبشر | ||
متضاد | 1- جانور، حيوان، دد 2- ديو | ||
انگلیسی | human | ||
عربی | بشري، إنساني، آدمي، إنسان بشر أو شخص، بشر | ||
ترکی | insan | ||
فرانسوی | humain | ||
آلمانی | menschlich | ||
اسپانیایی | humano | ||
ایتالیایی | umano | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "آدم" در زبان فارسی دارای قواعد و نکات خاصی است که در موارد نگارشی و دستوری به آن توجه میشود:
توجه به این نکات میتواند در نگارش صحیح و زیبا به شما کمک کند. | ||
واژه | آدم | ||
معادل ابجد | 45 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | 'ādam | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [معرب، مٲخوذ از عبری] | ||
مختصات | (عا.) | ||
آواشناسی | 'Adam | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آدم | ||
پخش صوت |
گندمگون،سياهگونه کلمه "آدم" در زبان فارسی دارای قواعد و نکات خاصی است که در موارد نگارشی و دستوری به آن توجه میشود: نقطه گذاری: "آدم" به عنوان اسم خاص انسانی، معمولاً بدون نقطه گذاری به کار میرود. اگر در متن به عنوان اسم عمومی (مانند "انسان") استفاده شود، ممکن است در نوشتار غیررسمی با حروف کوچک نوشته شود. نوع اسم: "آدم" به عنوان اسم خاص، نخستین نام انسان در روایتهای دینی است و همچنین به عنوان اسم عمومی به کار میرود. جمعسازی: جمع "آدم" به صورت "آد مها" ساخته میشود، اما کاربرد آن بیشتر در ادبیات یا بافتهای خاص است. حضور در جملات: این کلمه میتواند به عنوان فاعل، مفعول یا مبتدا در جملات بکار رود. مثلاً: استفادههای وصفی: "آدم" میتواند با صفات مختلف توصیف شود: توجه به این نکات میتواند در نگارش صحیح و زیبا به شما کمک کند.
1- انسان، بشر، مردم، ناس،
2- كس، نفر
3- ابوالبشر
1- جانور، حيوان، دد
2- ديو
human
بشري، إنساني، آدمي، إنسان بشر أو شخص، بشر
insan
humain
menschlich
humano
umano