بی تاب
licenseمعنی کلمه بی تاب
معنی واژه بی تاب
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | impatient | ||
عربی | نافذ الصبر، قليل الصبر، جزع، برم، ضيق الصدر، قليل الإحتمال | ||
مرتبط | بد اخلاق، بی حوصله، بی صبر، نا شکیبا، مشتاق | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «بیتاب» در زبان فارسی به معنای ناآرام، بیقرار یا بیصبر است. در نوشتن این کلمه، باید به چند نکته توجه کرد:
برای مثال:
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه «بیتاب» در جملات فارسی استفاده کنید. | ||
واژه | بی تاب | ||
معادل ابجد | 415 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بی تاب | ||
پخش صوت |
بيقرار و بي طاقت کلمه «بیتاب» در زبان فارسی به معنای ناآرام، بیقرار یا بیصبر است. در نوشتن این کلمه، باید به چند نکته توجه کرد: نوشتن با فاصله: «بیتاب» به صورت جداگانه نوشته نمیشود و باید به صورت «بیتاب» و بدون فاصله بین «بی» و «تاب» نوشته شود. حروف اضافه: در استفاده از این کلمه در جمله، باید به سیاق جملات توجه کرد. به عنوان مثال: نقطهگذاری: اگر «بیتاب» در وسط یک جمله به کار رود، باید توجه داشت که مانند سایر کلمات از لحاظ قواعد نقطهگذاری رعایت شود. برای مثال: با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه «بیتاب» در جملات فارسی استفاده کنید.
impatient
نافذ الصبر، قليل الصبر، جزع، برم، ضيق الصدر، قليل الإحتمال
بد اخلاق، بی حوصله، بی صبر، نا شکیبا، مشتاق