پابند بریده
licenseمعنی کلمه پابند بریده
معنی واژه پابند بریده
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | cut | ||
عربی | قطع، قص، خفض، قطعة، جرح، شق، فصل، قلص، نقص، أوقف، اقتطع، سجل، ضرب بالكرة، قلم، شذب، صامد، طعن، أنهى، قناة، طبع على، سلك طريقا، حصة، اختصار، تجاهل، تفصيلة، جلدة، خليط، غلة، جلد، انتقاد، تجاهل شخص، تغيب عن الدرس، ضربة كرة سريعة، حصد، حز، كلام جارح للشعور، مقطوع، يقطع | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "پابند بریده" در زبان فارسی شامل دو بخش است: "پابند" و "بریده". برای نگارش صحیح این ترکیب و استفاده از آن در جملات، چند قاعده و نکته نگارشی وجود دارد:
با رعایت این نکات میتوانید این ترکیب را به درستی در نوشتار خود به کار ببرید. | ||
واژه | پابند بریده | ||
معادل ابجد | 280 | ||
تعداد حروف | 10 | ||
نوع | صفت | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پابند بریده | ||
پخش صوت |
- 1 عنان گسيخته . - 2 لاابالي کلمه "پابند بریده" در زبان فارسی شامل دو بخش است: "پابند" و "بریده". برای نگارش صحیح این ترکیب و استفاده از آن در جملات، چند قاعده و نکته نگارشی وجود دارد: فاصلهگذاری: این ترکیب باید به صورت جداگانه نوشته شود (پابند بریده) و نیازی به اتصال یا جدا کردن نیست. اگر در متن شما این دو کلمه با هم ترکیب شدهاند، به صورت "پابندبریده" غلط است و باید آنها را جدا نوشته شود. نقش کلمات: "پابند" به معنای بندی است که برای پای استفاده میشود و "بریده" به معنای بریده شده یا شکسته است. بنابراین ترکیب "پابند بریده" میتواند به معنای بندی باشد که خراب یا بریده شده است. استفاده در متن: در جملات، این ترکیب میتواند به نحوی به کار برود که به توصیف وضعیت یا حالت خاصی اشاره کند. برای مثال: "پابند بریده او باعث نگرانیاش شده بود." با رعایت این نکات میتوانید این ترکیب را به درستی در نوشتار خود به کار ببرید.
بي قيد .
cut
قطع، قص، خفض، قطعة، جرح، شق، فصل، قلص، نقص، أوقف، اقتطع، سجل، ضرب بالكرة، قلم، شذب، صامد، طعن، أنهى، قناة، طبع على، سلك طريقا، حصة، اختصار، تجاهل، تفصيلة، جلدة، خليط، غلة، جلد، انتقاد، تجاهل شخص، تغيب عن الدرس، ضربة كرة سريعة، حصد، حز، كلام جارح للشعور، مقطوع، يقطع