پای
licenseمعنی کلمه پای
معنی واژه پای
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | pie | ||
عربی | فطيرة | ||
ترکی | turta | ||
فرانسوی | tarte | ||
آلمانی | kuchen | ||
اسپانیایی | tarta | ||
ایتالیایی | torta | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "پای" در زبان فارسی میتواند به معانی مختلفی مانند اندام زیرین بدن، قسمت پایانی یا اصول و اصولی اشاره کند. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میشود: ۱. معنی و کاربرد
۲. قواعد نگارشی
۳. مثالهای کاربردی
۴. نکات اضافی
با رعایت این نکات میتوان استفاده بهتری از کلمه "پای" در نگارش فارسی داشت. | ||
واژه | پای | ||
معادل ابجد | 13 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | pāy | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (بن مضارعِِ پاییدن) ‹پا› | ||
مختصات | ( اِ.) | ||
آواشناسی | pAy | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پای | ||
پخش صوت |
قدم کلمه "پای" در زبان فارسی میتواند به معانی مختلفی مانند اندام زیرین بدن، قسمت پایانی یا اصول و اصولی اشاره کند. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میشود: اندام: وقتی از "پای" به عنوان اندام زیرین بدن استفاده میشود، معمولاً در جملات مرتبط با حرکت، راه رفتن، دویدن و غیره بهکار میرود. پایان: گاهی "پای" به معنای انتها یا پایان چیزی هم استفاده میشود. نوشتار صحیح: کلمه "پای" باید بهصورت صحیح و بدون اشتباه نگاشته شود. فاصلهگذاری: در نوشتار فارسی، باید به فاصلههای بین کلمات توجه کرد و از فاصلههای اضافی پرهیز کرد. با رعایت این نکات میتوان استفاده بهتری از کلمه "پای" در نگارش فارسی داشت.
pie
فطيرة
turta
tarte
kuchen
tarta
torta۱. معنی و کاربرد
۲. قواعد نگارشی
۳. مثالهای کاربردی
۴. نکات اضافی