از پای در آمدن
licenseمعنی کلمه از پای در آمدن
معنی واژه از پای در آمدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | استسلم، خضع، مات | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) عبارت "از پای در آمدن" به معنای خسته یا ناتوان شدن، یا از پا افتادن است. برای استفاده صحیح از این عبارت در نوشتار فارسی، نکات زیر را رعایت کنید:
استفاده صحیح و بهجا از این عبارت میتواند به غنای نگارش شما کمک کند. | ||
واژه | از پای در آمدن | ||
معادل ابجد | 320 | ||
تعداد حروف | 11 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی از پای در آمدن | ||
پخش صوت |
- 1 از راه رفتن بازماندن عبارت "از پای در آمدن" به معنای خسته یا ناتوان شدن، یا از پا افتادن است. برای استفاده صحیح از این عبارت در نوشتار فارسی، نکات زیر را رعایت کنید: نحو: این عبارت معمولاً به صورت فعل مورد استفاده قرار میگیرد و در جملات به کار میرود. مثلاً: زمان: این عبارت را میتوان در زمانهای مختلف استفاده کرد. مثلاً: فعلهای همنشین: میتوانید از قیدهایی مثل "به شدت" یا "خیلی" برای تأکید استفاده کنید. مثلاً: سبک و لحن: بسته به موقعیت و مخاطبان، میتوانید از این عبارت به صورت رسمی یا غیررسمی استفاده کنید. استفاده صحیح و بهجا از این عبارت میتواند به غنای نگارش شما کمک کند.
افتادن . - 2 شکست خوردن تسليم شدن .
استسلم، خضع، مات