پر پشت
licenseمعنی کلمه پر پشت
معنی واژه پر پشت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | bushy, thick, rich, exuberant, dense, lush, steady, thick-set, full | ||
عربی | كثيف، كث، مدغل، ملتف بالأشجار | ||
مرتبط | انبوه، ضخیم، غلیظ، کلفت، ستبر، غنی، دولتمند، توانگر، گرانبها، حاصلخیز، پربرکت، فراوان، متراکم، چگال، محکم، با شکوه، شاداب، پر اب، ابدار، الکلی، ثابت، مداوم، استوار، پی در پی، قطور، تنگ، تنگ هم | ||
واژه | پر پشت | ||
معادل ابجد | 904 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | صفت | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پر پشت | ||
پخش صوت |
-1 که نزديک هم روييده باشد
انبوه فراوان متراکم مقابل کم
پشت : موي پر پشت . يا باران پرپشت . که
بسيار و فراوان بارد. -2 پر مايه
مقابل کم پشت .
bushy, thick, rich, exuberant, dense, lush, steady, thick-set, full
كثيف، كث، مدغل، ملتف بالأشجار
انبوه، ضخیم، غلیظ، کلفت، ستبر، غنی، دولتمند، توانگر، گرانبها، حاصلخیز، پربرکت، فراوان، متراکم، چگال، محکم، با شکوه، شاداب، پر اب، ابدار، الکلی، ثابت، مداوم، استوار، پی در پی، قطور، تنگ، تنگ هم