پر زحمت
licenseمعنی کلمه پر زحمت
معنی واژه پر زحمت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | grinding, laborious, arduous, toilsome, effortful, ponderous, difficult, heavy, troublous | ||
عربی | طحن، جرش، صرير | ||
مرتبط | دشوار، سخت، زحمت کش، پر کار، ساعی، صعب الصعود، سنگین، وزین، خیلی سنگین، مشکل، صعب، سخت گیر، زیاد، قوی، گران، رنجه اور، مزاحم، پر دردسر | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "پر زحمت" از دو بخش "پر" و "زحمت" تشکیل شده است. قواعد فارسی و نگارشی برای استفاده از این عبارت به شرح زیر است:
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از عبارت "پر زحمت" در نوشتار و گفتار فارسی استفاده کنید. | ||
واژه | پر زحمت | ||
معادل ابجد | 657 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پر زحمت | ||
پخش صوت |
- 1 پر انبوهي - 2 پر دردسر کلمه "پر زحمت" از دو بخش "پر" و "زحمت" تشکیل شده است. قواعد فارسی و نگارشی برای استفاده از این عبارت به شرح زیر است: معنا: "پر زحمت" به معنای "دارای زحمت فراوان" یا "سخت و دشوار" است. استفاده در جملات: این عبارت معمولاً به عنوان صفت برای توصیف یک عمل یا کار استفاده میشود. مثلاً: نقطهگذاری: در نوشتن، توجه به نقطهگذاری مناسب بسیار مهم است. برای مثال: استفاده از حروف اضافه: این کلمه معمولاً به همراه حروف اضافهای مانند "در" یا "برای" نیز میآید: با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از عبارت "پر زحمت" در نوشتار و گفتار فارسی استفاده کنید.
(صفت) -1 پر انبوهي . -2 که رنج و زحمت
فراوان دارد پر رنج پر مشقت پر دردسر.
grinding, laborious, arduous, toilsome, effortful, ponderous, difficult, heavy, troublous
طحن، جرش، صرير
دشوار، سخت، زحمت کش، پر کار، ساعی، صعب الصعود، سنگین، وزین، خیلی سنگین، مشکل، صعب، سخت گیر، زیاد، قوی، گران، رنجه اور، مزاحم، پر دردسر