زحمت دادن
license
98
1667
100
معنی کلمه زحمت دادن
معنی واژه زحمت دادن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | bother, discommode, trouble | ||
عربی | أزعج، أربك، قلق، إزعاج، انزعاج، ضجة، اهتياج، يزعج | ||
مرتبط | عذاب دادن، درد سر دادن، مخل اسایش شدن، نگران شدن، نگران کردن، ناراحت کردن، مزاحم شدن، ازار دادن، رنجه کردن، دچار کردن | ||
واژه | زحمت دادن | ||
معادل ابجد | 514 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی زحمت دادن | ||
پخش صوت |
رنج دادن رنجه کردن
(مصدر) - 1 موجب زحمت و تصديع شدن
اسباب زحمت گشتن . توضيح : غالبا به عنوان
تعارف به کار رود . - 2 آزار رسانيدن .
- 3 ضرر رسانيدن .
bother, discommode, trouble
أزعج، أربك، قلق، إزعاج، انزعاج، ضجة، اهتياج، يزعج
عذاب دادن، درد سر دادن، مخل اسایش شدن، نگران شدن، نگران کردن، ناراحت کردن، مزاحم شدن، ازار دادن، رنجه کردن، دچار کردن