پر مایه
licenseمعنی کلمه پر مایه
معنی واژه پر مایه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | replete, stiff, considerable, strong, wise, high | ||
مرتبط | انباشته، لبریز، کاملا پر، چاق، مشبع، سفت، شق، چوب شده، قابل توجه، مهم، شایان، عمده، قوی، مستحکم، نیرومند، محکم، مقتدر، عاقل، دانا، خردمند، فرزانه، معقول | ||
واژه | پر مایه | ||
معادل ابجد | 258 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | صفت | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پر مایه | ||
پخش صوت |
-1 که مايه ء بسيار دارد مقابل
کم مايه بي مايه . -2 صاحب علم و خرد
بسيار خردمند دانشمند پر خرد پر
دانش . -3 که اصل و گوهري گرانمايه دارد
بزرگوار بزرگ عزيز شريف عاليقدر.
-4 نجيب اصيل . -5 مالدار ثروتمند
متمول. -6 عظيم خطير جليل . -7 گرانبها
پر بها پر ارز پر قيمت ثمين .
-8 برومند . -9 قلم مويي که نوک آن پر پشت
باشد مقابل کم مايه . يا چاي پر مايه .
پر رنگ غليظ . يا ده پر مايه . آباد.
يا گنج پر مايه . پر خاسته پر ثروت غني.
replete, stiff, considerable, strong, wise, high
انباشته، لبریز، کاملا پر، چاق، مشبع، سفت، شق، چوب شده، قابل توجه، مهم، شایان، عمده، قوی، مستحکم، نیرومند، محکم، مقتدر، عاقل، دانا، خردمند، فرزانه، معقول