پوست انداختن
licenseمعنی کلمه پوست انداختن
معنی واژه پوست انداختن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
1574
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
molt | moult , desquamate , exuviate , peel , shell , slouch , peeling
عربی
تساقط | فقد شعره , طرح , سقط شعره أو ريشه , طرح ريشه , تساقط الريش