جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: -1 جامه اي که از پوست حيوانات کنند . همي پوستين بود پوشيدنش ز کشک وز ارزن بدي خوردنش . (فردوسي) -2 جامه ء فراخ چون عبايي که از پوست آش کرده ء گوسفند و بز و جز آنها کنند بي آنکه پشم آنرا سترده باشند. -3 پوست . -4 غيبت ندمت . يا مثل پوستين تابستان . -1 چيزي که بجاي خود نباشد. -2 بي ارزش بيهوده . يا از برهنه پوستين کندن.کار بيهوده کردن. يا به پوستين کسي افتادن (رفتن) . بد او گفتن . يا پوستين باژ گونه کردن . -1 سختن تصميم گرفتن عظيم مصمم شدن پوستني با شکوفه کردن. - 2 باطن را ظاهر کردن. يا پوستين باشگونه کردن. -1 سخت مصمم شدن پوستين باژ گونه کردن.-2 تغيير روش و رفتار و معامله دادن.يا پوستين بر سر کسي زدن . او را اذيت و شکنجه و عذاب دادن . يا پوستين بگازر دادن . -1 بد گويي کردن عيبجويي کردن. -2 کار بغير اهل وا گذاشتن. يا پوستين بلاي اندر ماليدن . مانند متظلمان جامه گل آلود کرده شکايت بردن . يا در پوستين خود بودن (افکندن). قياس بنفس کردن از خود حکايت کردن. fur coat,sheepskin,pelisse جلد deri peau haut piel pelle
ترکیب:
(اسم، صفت نسبی، منسوب به پوست) [پهلوی: pōstīn]
مختصات:
(ص نسب .)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
pustin
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
528
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
fur coat|sheepskin , pelisse
ترکی
deri
فرانسوی
peau
آلمانی
haut
اسپانیایی
piel
ایتالیایی
pelle
عربی
جلد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "پوستین" در زبان فارسی به معنی نوعی پوشش یا لباس است که معمولاً از پوست حیوانات تهیه میشود. این واژه به عنوان یک اسم جمعنویسی برخوردار از قوانین خاصی است. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و نحوی مربوط به این کلمه اشاره میکنیم:
مفرد و جمع:
"پوستین" به عنوان اسم مفرد به کار میرود. اگر بخواهیم به جمع آن اشاره کنیم، میتوانیم از "پوستینها" استفاده کنیم.
نحوهی به کارگیری:
میتوان از کلمه "پوستین" به عنوان اسم مفعول یا صفت هم استفاده کرد. مثلاً: "پوستین نرم" یا "پوستین ضخیم".
حروف اضافه:
این کلمه میتواند با حروف اضافه مختلف ترکیب شود. مثلاً: "با پوستین"، "از پوستین".
نقطهگذاری:
در متنهای رسمی و ادبی، اگر کلمه در وسط جمله قرار گیرد، باید به قوانین نقطهگذاری توجه شود و از ویرگول، نقطه و سایر نشانهها استفاده شود.
مراعات حال و آینده:
در جملات، زمان فعل باید با توجه به متن و مفهوم جملات به درستی انتخاب شود. مثلاً: "او پوستین پوشید" (گذشته) یا "او پوستین میپوشد" (حال).
با توجه به این نکات، میتوان به شکل صحیح و مطابق با قواعد زبان فارسی از کلمه "پوستین" در نوشتار و گفتار استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "پوستین" در جملات مختلف آورده شده است:
در روزهای سرد زمستان، او همیشه یک پوستین گرم بر تن میکند.
این پوستین کهنه، یادگاری از مادربزرگش است و هرگز حاضر نیست آن را دور بیندازد.
در بازار محلی، انواع مختلفی از پوستینها به فروش میرسند که هر کدام زیبایی خاص خود را دارند.
هنگام شکار، شکارچیان معمولاً از پوستین برای محافظت از خود در برابر سرما استفاده میکردند.
او یک پوستین نرم و لطیف از گوزن خریده بود که بسیار مورد علاقهاش بود.
اگر مثالهای بیشتری نیاز داشته باشید، خوشحال میشوم کمک کنم!
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر