پوستین دریدن
license
98
1667
100
معنی کلمه پوستین دریدن
معنی واژه پوستین دریدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | skin | ||
عربی | جلد، بشرة، قشرة، قربة، قشدة، المحتال، النصاب، شخص خسيس، سلخ، قشر، خدع، سلب، التحم، التأم، شفى، اندمل | ||
واژه | پوستین دریدن | ||
معادل ابجد | 796 | ||
تعداد حروف | 11 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پوستین دریدن | ||
پخش صوت |
-1 دريدن پوست کسي . -2 پرده از
راز نهاني بر داشتن افشا کردن راز.
-3 در غيبت يا حضور بد کسي گفتن
عيبجويي کردن .
skin
جلد، بشرة، قشرة، قربة، قشدة، المحتال، النصاب، شخص خسيس، سلخ، قشر، خدع، سلب، التحم، التأم، شفى، اندمل