آوازه
licenseمعنی کلمه آوازه
معنی واژه آوازه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- اشتهار، شهرت، صيت، معروفيت، نام 2- آواز، آوا، صوت 3- اطلاع، خبر، شايعه، غوغا 4- ترانه، نغمه، نوا | ||
انگلیسی | reputation,air,bruit,buzz,fame,hearsay,news,renown | ||
عربی | سمعة | ||
ترکی | itibar | ||
فرانسوی | réputation | ||
آلمانی | ruf | ||
اسپانیایی | reputación | ||
ایتالیایی | reputazione | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "آوازه" در زبان فارسی به معنای شهرت، ناموننگ یا آواز و صدای مشهور بهکار میرود. در اینجا چند نکته دربارهٔ قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه آورده شده است:
با توجه به نکات فوق، "آوازه" یک کلمهی غنی و کاربردی در زبان فارسی است که در متنهای مختلف بهصورت مناسب قابل استفاده میباشد. | ||
واژه | آوازه | ||
معادل ابجد | 20 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | 'āvāze | ||
نوع | اسم | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) ‹آواز› | ||
مختصات | ( ~. اَ گَ دَ) (مص م .) | ||
آواشناسی | 'AvAze | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آوازه | ||
پخش صوت |
- 1 صوت آوا آواز . کلمه "آوازه" در زبان فارسی به معنای شهرت، ناموننگ یا آواز و صدای مشهور بهکار میرود. در اینجا چند نکته دربارهٔ قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه آورده شده است: نحوهی نوشتن: کلمه "آوازه" بهصورت صحیح به این شکل نوشته میشود و نیازی به اعرابگذاری ندارد، مگر در متونی که اعرابگذاری ضروری باشد. نوع کلمه: "آوازه" یک اسم است و میتواند بهعنوان فاعل یا مفعول در جملات استفاده شود. مفرد و جمع: "آوازه" بهصورت مفرد استفاده میشود و جمع آن "آوازهها" است. همنشینی و ترکیبها: این کلمه میتواند با صفتها و فعلهای مختلف ترکیب شود، مانند "آوازهی خوب" یا "آوازهی بد". مناسبتهای استعمال: معمولاً از "آوازه" در متون ادبی، تحلیلی یا توصیفی استفاده میشود و به شهرت یا وضعیت اجتماعی اشاره دارد. با توجه به نکات فوق، "آوازه" یک کلمهی غنی و کاربردی در زبان فارسی است که در متنهای مختلف بهصورت مناسب قابل استفاده میباشد.
- 2 نغمه ترانه نوا.
- 3 هر يک از دستگاههاي اصلي موسيقي .
- 4 خبر آگاهي اطلاع .
- 5 صيت شهرت .
1- اشتهار، شهرت، صيت، معروفيت، نام
2- آواز، آوا، صوت
3- اطلاع، خبر، شايعه، غوغا
4- ترانه، نغمه، نوا
reputation,air,bruit,buzz,fame,hearsay,news,renown
سمعة
itibar
réputation
ruf
reputación
reputazione