آیین
licenseمعنی کلمه آیین
معنی واژه آیین
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- رسم، روال، روش، شيوه، عادت، منوال 2- دين، شرع، شريعت، طريقت، كيش، مذهب 3- طريقه، مسلك، مشرب، نحله 4- سنت، قاعده، قانون، مراسم، مقررات، نظم، هنجار 5- آذينبندي، جشن، زيب، زينت، شهرآرايي 6- آدابداني، اتيكت، ادب، تشريفات، نزاكت 7- سر | ||
انگلیسی | religion, order, ethic, ordinance | ||
عربی | دين، ديانة، ترهب، طائفة، عبادة، يمان، دِين | ||
ترکی | din | ||
فرانسوی | religion | ||
آلمانی | religion | ||
اسپانیایی | religión | ||
ایتالیایی | religione | ||
مرتبط | دین، کیش، ایین، سفارش، دستور، ترتیب، راسته، فرمان، رفتار، حکم، امر، تقدیر | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "آیین" در زبان فارسی به معنای سنت، روش یا روشهای خاصی است که در فرهنگ و جامعه وجود دارد. در نوشتار و قواعد نگارشی، نکات زیر در ارتباط با این کلمه قابل توجه است:
با توجه به این نکات، توجه داشته باشید که استفاده صحیح و بهجا از کلمه "آیین" در نگارش میتواند به وضوح و دقت معنا کمک کند. | ||
واژه | آیین | ||
معادل ابجد | 71 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | 'āy(')in | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [پهلوی: āyīn, advēn, āyēn] ‹آئین› | ||
مختصات | ( اِ.) | ||
آواشناسی | 'Ayin | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آیین | ||
پخش صوت |
رسم و عادات،دستور،روش کلمه "آیین" در زبان فارسی به معنای سنت، روش یا روشهای خاصی است که در فرهنگ و جامعه وجود دارد. در نوشتار و قواعد نگارشی، نکات زیر در ارتباط با این کلمه قابل توجه است: نوشتن صحیح: کلمه "آیین" باید با حرف علفی "آ" و بدون هیچ علامت اضافی نوشته شود. استفاده از حروف بزرگ: اگر "آیین" در ابتدای جمله باشد، باید با حرف بزرگ نوشته شود: "آیین برگزاری مراسم خاص..." قید و شرطهای مربوط به کاربرد: این کلمه معمولاً به همراه صفتها و قیدهای مختلف استفاده میشود. به عنوان مثال: "آیین سنتی"، "آیین مذهبی". نقل قول و ارجاع: در متون علمی و ادبی، ممکن است به آیینهای مختلف اشاره شود. در این حالت، بهتر است منبع و مرجع (کتاب، مقاله و ...) ذکر شود. با توجه به این نکات، توجه داشته باشید که استفاده صحیح و بهجا از کلمه "آیین" در نگارش میتواند به وضوح و دقت معنا کمک کند.
1- رسم، روال، روش، شيوه، عادت، منوال
2- دين، شرع، شريعت، طريقت، كيش، مذهب
3- طريقه، مسلك، مشرب، نحله
4- سنت، قاعده، قانون، مراسم، مقررات، نظم، هنجار
5- آذينبندي، جشن، زيب، زينت، شهرآرايي
6- آدابداني، اتيكت، ادب، تشريفات، نزاكت
7- سر
religion, order, ethic, ordinance
دين، ديانة، ترهب، طائفة، عبادة، يمان، دِين
din
religion
religion
religión
religione
دین، کیش، ایین، سفارش، دستور، ترتیب، راسته، فرمان، رفتار، حکم، امر، تقدیر